بدرود جویس با کلان روایتها: نگاهب به بیداری خانواده فینگانها

نویسنده

چکیده

از دیدگاه لیوتار پسمامدرنیسم به معنای بی اعتنایی به کلان روایتهاست. در آثار جیمز جویس تمایلات ادبی، فلسفی و دینی پسا مدرن را می توان پی گرفت. این مقاله به پی گیری بی اعتناعی به کلان روایت هایی چون دین، مارکسیسم، هگلیانیسم و روشنگری در رمان بیداری خانواده فینگانها، واپسای رمان جیمیز جویسن، می پردازد. جاه طلبی خصیصه بارز ساکنان دنیای این رمان است. در این رمان کلان روایت ها آسیب پذیر شده و به تلخی نقد می شوند. در راستای ابراز بی اعتقادی به کلان روایت ها، جویس از شگردهای ادبی پسا مدرنیسم بهره می گیرد. جویس به روشنگری و دین بی اعتناست و به هجو آنها می پردازد. او همچنین اصل بنیادین مارکسیسم و هگلیانیسم را مورد سوال قرار می دهد. در بیداری خانواده فینگا نها درونمایه های پسا مدرن بسیارند. بیداری خانواده فینگا نها رمانی پسامدرن است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

Postmodernism criticizes metanarratives. Modern metanarratives including Enlightenment, Hegelianism, and Marxism present general claims about knowledge and truth. Under postmodern condition metanarratives are damageable, criticizable, and finally negligible. In this essay metanarratives are explained and the incredulity towards them is traced. In Finnegans Wake, which is under postmodern condition, metanarratives are targets of Joyce’s parody. In this novel, religion is bitterly criticized, Enlightenment is mocked and, Hegelianism and Marxism are disfigured. Joyce shows his incredulity towards metanarratives and employs postmodernist techniques. Finnegans Wake’s world is postmodern.

کلیدواژه‌ها [English]

  • black humor
  • Finnegans Wake
  • Hegelianism
  • incredulity
  • Lyotard
  • metanarratives
  • Postmodern