اکثر معلمان و استادان در تحلیل نتایج یک آزمون معمولاً نمره یک آزمون دهنده را به عنوان بازتابی از دانش کسب شده توسط فراگیر در طی یک دورة آموزشی تلقی می کنند. اما واقعیت این است که دانش آموزان/ دانشجویان اغلب از مهارت هایی تحت عنوان «راهبردهای آزمون» بهره می گیرند تا کنش بهتری در یک آزمون داشته در نتیجه نمرة بالاتری کسب نمایند. تحقیق حاضر بر آن است تا تأثیر استفاده از این راهبردها را درکنش آزمونی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی بکاود. داده های این تحقیق از 90 نفر دانشجوی دختر و پسر دورة کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی یا مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه های مختلف بدست آمده است. ابزاراین تحقیق عبارت است از یک آزمون زبان60 سؤالی در زمینه های دستور زبان‘ لغت‘ و خواندن و درک مفاهیم. علاوه بر آن دانشجویان میزان اطلاع و میزان استفاده خود را از راهبردهای آزمون با پاسخ دادن به یک پرسشنامه نشان دادند. تحلیل داده های بدست آمده حاکی از آن است که همبستگی بالایی بین نمرات دانشجویان درتست زبان و امتیازهای آنان در پرسشنامه وجود دارد. به علاوه مشخص گردید دانشجویان در قسمت های گوناگون یک تست به میزان یکسانی از راهبردهای تست استفاده نمی کنند.