شگفتی های بینامتنی در سه قطره خون

نویسنده

چکیده

بینامتنی ارتباط میان گفته های ادبی را نمایان می سازد و با کمک آن، می توان به مقایسه داستان کوتاه ( سه قطره خون ) اثر صادق هدایت و قطعه شعری به نام ( سه قطره خون روی برف ) در پرسوال یا داستا ن گراآل اثر کرتین دوتروا پرداخت. داستان هدایت در تیمارستان شروع می شود، خون قناری یا گربه ای که قناری را گرفته است، به زمین می ریزد و دختری که به راوی نظر دارد با مرد دیگری (عباس) می رود. داستان در خانهء سیاوش به پایان می رسد، خون گربه ای دیگر ریخته می شود و دختری که نامزد راوی است با سیاوش می رود. داستان پرسوال، از محلی کم درخت در جنگل آغاز می شود، شاهینی خون غازی را بر زمین می ریزد. غاز دوباره به پرواز درمی آید، ولی پرسوال مدتی طولانی به سه قطره خون روی برف خیره می شود و به یاد چهرهء گلگون دلدار خود می افتد. سپس با رسیدن گوون و بردن پرسوال نزد شاه آرتور، داستان پایان می یابد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

Intertextuality manifests the relation among literary discourses. By benefiting from intertextuality one can compare the short story “Three Drops of Blood” by Sadegh Hedayat with the poem “Three Drops of Blood on Snow” in Perceval ,Graal Story by Chretien de Troyes. Hedayat’s story begins in a lunatic asylum : the blood of a canary or a cat, spills on the ground. The story ends at Siavash’s house and the blood of another cat is spilled. Perceval’s story begins from a sparsely grown spot in a forest. A hawk spills the blood of a goose.Upon the arrival of Gauvain and taking of Perceval to the court of King Arthur, the story ends.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Blood
  • Graal
  • Intertextuality
  • Snow
  • story
  • three