گوته در اگمونت از یک موضوع تاریخی قرن شانزدهم که برای او بیانگر تاریخ اولیة آلمان است، بهره جسته و با اعمال تغییرات مطابق دیدگاه خود شخصیتی آفریده است که با تصورات او از یک درام تاریخی که تلفیقی از گذشته و حال، رئالیسم و ایدهآلیسم است، سنخیت داشته باشد. گوته از اگمونت که در تاریخ شخصیت برجستهای نیست، جوانی ساخته است که از تمامی وابستگیها رهاست و یک عاشق بیپروای باب میل اوست و قرابت وی به مردم برای او انسانی است. اگمونت گوته بسیار دوست داشتنیتر از اگمونت تاریخی است و از محبوبیت خاصی در بین مردم برخوردار است. شخصیت به تصویر کشیده شده در این درام تاریخی برای گوته که در دوران جوانی خود شیفتة عدالتخواهی و آزادی بود، سمبل مبارزه بر علیة استبداد میباشد، استبدادی که از آن گوته و اگمونت بیزار بودند. در این مقاله تفاوت شخصیت تاریخی اگمونت و شخصیت ارایه شده از وی در درام تاریخی اگمونت و هدف گوته از ارایة چنین شخصیتی در زمان تحریر آن مورد مداقه قرار میگیرد.