بررسی یک نمایشنامة معاصر ایرانی با رویکرد اصول سبک‌شناختی نمایشنامه‌نویسی غرب

نویسنده

چکیده

این گفتار به بررسی اصول سبک‌شناختی ادبیات نمایشی معاصر می‌پردازد و تفاوت‌های آن را با متون کلاسیک بررسی می‌کند. یکی از این اصول وحدت‌های سه‌گانة ارسطو و قواعد دست و پاگیر نمایشی است که به فراموشی سپرده شده است. گویی تمام معیارهای تئاتر کلاسیک، همچون کنش، شخصیت و گفت و شنود، به نوعی شالوده شکنی مبتلا گشته‌‌اند و زمان نیز تداوم خطی و مستقیم خود را از دست داده است. متن نمایشی معاصر، ساختاری از هم گسیخته دارد، از مسائل روزمره سخن می‌گوید و درد جامعه امروز را بیان می‌کند.
در این مقاله نویسنده این تفاوت‌های ساختاری و محتوایی را با نگرشی مقایسه‌ای از منظر جامعه‌شناسی در نمایشنامة ایرانی نگین، اثر حمید امجد بررسی می‌کند. بحث نویسنده اینست که در این نمایشنامه، واقعیت‌های اجتماعی تنش‌زا بر ساختار دورانی نگین تأثیر گذاشته است و این امر امکان هر گونه رهایی شخصیت ها را نفی می‌کند. در ادامة بحث، برای روشن شدن نوآوری‌های این اثر، نمونه‌هایی از تئاتر فرانسه ارائه شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

Contemporary drama differs from its classical counterpart in many respects, including 'the three unities' and some other cumbersome dramatic rules. It seems as if all classical dramatic criteria such as action, character, dialogue have undergone a drastic transformation and time has also lost its linear flow. The contemporary dramatic text has a distorted structure which deals with daily issues and bespeaks the problems of today’s society.
This article discusses these structural and conceptual differences through a comparative approach applied to Negin, an Iranian play, by Hamid Amjad. In this play, the author contends, social realities create tension and the circular structure of the play negates the liberation of the characters.To clarify the novelties of the play, samples of contemporary French drama will also be presented.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Character
  • Classical Theatre
  • Contemporary Theater
  • Dramatic Structure
  • Negin
  • Paratextual Factors
  • time