نقش تکرار عناصر زبانی در تحلیل داستان کوتاه: رهیافتی زبانشناختی در تحلیل متون ادبی

نویسنده

چکیده

این پژوهش کوشیده است تا با تحلیل عناصر زبانی در سه داستان کوتاه از همینگوی، راجرز و چوبک با استفاده از رایانه نشان دهد که می‌توان راهیافتی به منظور تحلیل ادبی به دست داد. در این راستا این پژوهش کوشیده است تا با توجه به معیارهای کمی راهی به منظور تحلیل متون ادبی به گونه‌ای که با روح ادبیات سازگار باشد و وارد عرصه‌های ارزشی ادبیات نشود به دست دهد. در این پژوهش با استناد به داده‌های سه داستان کوتاه نقش تکرار در این داستان‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تکرار در این سه نثر ادبی به گونه‌هایی متفاوت به کار گرفته شده است. در دو داستان کوتاه انگلیسی از تکرار به منظور برجسته کردن شخصیت داستان و حفظ حضور زنده او در طول داستان استفاده شده است. در حالیکه در داستان کوتاه فارسی از تکرار بیشتر به منظور ایجاد توازن آوایی و انتقال معنای مورد نظر از این طریق استفاده گردیده است.
این پژوهش همچنین نشان می‌دهد که دو داستان کوتاه انگلیسی از نقل قول به نسبت کاملاً متفاوتی بهره جسته‌اند. همچنین مقایسة طول جملات در دو داستان کوتاه انگلیسی نشان می‌دهد که این دو اثر کاملاً از این لحاظ نیز متفاوت می‌باشند. این پژوهش در مجموع گامی در جهت تبیین استفاده از ابزارهای زبان‌شناسی آن هم به شکل کمی در تعیین سبک فردی و همچنین تفاوت‌های ادبیات‌های متفاوت که مورد نظر ادبیات تطبیقی می‌باشد، تلقی می‌گردد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The role of repitition of Linguistic Elements in the Analysis of a Short Story

چکیده [English]

The study investigates to give an analysis of literary text through a contrastive analysis of some linguistic form frequencies in the texts. Three short stories , two English short stories by Ernest Hemingway and Bruce Holland Rogers and a Persian short story by Sadeq Choubak, have been analyzed for this paper. The study indicates that, by contrasting some linguistic elements, one can describe some personal style characteristics as well as certain cross language stylistic differences. It has been shown that English writers have used some linguistic elements frequently to keep a story coherent. They has also used the technique to keep the characters alive and present along the story while the Iranian writer has used a technique to keep the phonological parallelism within the story. This study indicates that the English writers’styles are distinct. Hemingways’short story has been formed with direct speech and short sentences, more than Rogers’short story which has originated with long affirmative sentences. As a whole the study tries to convince literary researchers to benefit from computer soft wares as well as linguistic tools for evaluating texts.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Comparative literature
  • Linguistics
  • Literary Analysis
  • literature
  • Short story