در میان آثار میخاییل بولگاکف‘ داستان قلب سگی‘ از اهمیت خاصی برخوردار است. داستان در سال 1925 نوشته شد‘ ولی به دلیل نظریات ‹‹ضد انقلابی›› آن‘ تا سال 1987 در روسیه به چاپ نرسید. این مقاله ابتدا به موضوعات بررسی شده در آثار بولگاکف‘ نوسنده کلاسیک قرن نوزده می پردازد و سپس به دیدگاه های نویسنده درباره بحران شدید اقتصادی‘ سیاسی و وضعیت اجتماعی حاکم بر شوروی در دوران بعد از انقلاب اکتبر 1917 به ویژه در سال های 20 و 30 اشاره می کند. شخصیت پروفسور پری آبراژنسکی و شخصیت جدید فانتزی داستان‘ یعنی شاریکوف‘ ثمره انقلاب اکتبر 1917 نشان از خلاقیت خارق العاده بولگاکف دارد. با بررسی رفتار شاریکوف‘ این انسان آزمایشگاهی‘ که خود را ‹‹عنصر کار›› معرفی می کند‘ و با تأثیرپذیری اش از شوندر‘ نماینده انقلاب اکتبر و ‹‹مدافع منافع انقلاب››‘ می بینیم که چگونه عرصه بر دیگران تنگ شده‘ تا آن جا که حتی دیگر قادر به ادامه زندگی عادی خود نیستند. از موضوعات مهم دیگر بررسی شده در مقاله‘ بیان نقطه نظرات بولگاکف درباره دیوان سالاری حاکم بر جامعه شوروی‘ بعد از انقلاب اکتبر است. این نکته با مقایسه برخورد متفاوت دو قهرمان انقلابی (شوندر) و ضد انقلابی (پروفسور پری آبراژنسکی)‘ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.