دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219Ibsen’s The Wild Duck and Chekhov’s The Seagull: Classical Tragedy in Modern Perspectivesمرغابی وحشی اثر ایبسن و مرغ دریایی اثر چخوف: تراژدی کلاسیک از منظری مدرن27671FAمریمبیادمهسامرادپورJournal Article19700101Since its birth in ancient Greece, tragedy as an important dramatic form has always attracted the attention of those who have a tragic sense of life. Although many scholars of tragedy put forward a bleak view regarding the possibility for the continuance of tragedy in modern times, two great dramatists, Henrik Ibsen and Anton Chekhov, showed that tragedy can still be created in modern times provided that writers can adjust their tragic visions with the spirit of their age. This paper is an attempt to analyze the ways in which Ibsen and Chekhov portrayed the tragedy of man in the modern world in plays like The Wild Duck and The Seagull which deal with new tragic themes and concepts. The present article would also offer a brief glance at Greek tragedy to examine the relationship between these modern works and those of the ancient past.تراژدی که از چالش برانگیزترین ژانرهای ادبی به شمار میرود همواره توجه کسانی را که در پی درک بهتر خویش و دنیای اطرافشان بودهاند به خود جلب کرده است. قرنها پس از زایش تراژدی در یونان باستان، همواره بزرگترین نمایشنامهنویسان مغرب زمین میکوشیدند تا حس خود را نسبت به جنبههای تراژیک زندگی در قالب آثاری ماندگار بیان کنند. اما با از بین رفتن تدریجی زمینههای لازم برای خلق تراژدی این صورت هنری در اواخر قرن هفدهم چنان رو به زوال رفت که بسیاری از صاحب نظران عرصة هنر ادعا کردند که تراژدی در شکل نمایشی به گذشته تعلق دارد. در زمانی که دیدگاههای حاکم، بر تضاد روحیة مدرن با تفکر تراژیک تأکید داشتند، هنریک ایبسن و آنتون چخوف در اواخر قرن نوزدهم توانستند آثار تراژیک قابل توجهی خلق کنند. اثر حاضر تلاشی است در جهت نشان دادن چگونگی خلق این آثار که تراژدی انسان مدرن را به خوبی به تصویر میکشند. به این منظور دو اثر مرغابی وحشی و مرغ دریایی انتخاب شدهاند: دو اثری که در بردارندة صورتها و مفاهیم تراژیک نو هستند. همچنین اثر حاضر نگاهی به تراژدی یونان دارد تا دریابد مفهوم تراژدی در دوران ایبسن و چخوف تا چه اندازه از دید تراژیک در عصر باستان فاصله گرفته است.دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219A Study of Task-based Approach: The Effects of Task- based Techniques, Gender, and Different Levels of Language Proficiency on Speaking Developmentبررسی رویکرد تکلیف محور: تأثیر جنسیت و سطوح مختلف دانش زبانی بر پیشرفت مهارت مکالمه27672FAعلی اکبر خمیجانیفراهانیمحمد صابر خاقانینژادJournal Article19700101The present research was an attempt to provide new evidence for the efficacy of task-based techniques to speaking proficiency development. The primary focus of the study was to investigate the effects of task-based techniques on speaking proficiency development. In the second place, it tried to scrutinize the effect of gender on speaking proficiency development under task-based principles of language teaching. In better words, the study is an attempt to find out which gender group would become more proficient in speaking after the task-based course came to an end. The study also tried to put possible different effects of task-based approach on foreign language learners of different levels of language proficiency under focus. Accordingly, the participants were categorized into two categories of 81, as the control and the experimental groups of the study. In continuation, each category was divided into two groups of males and females and finally, each male and female group of each category was classified into two classes of intermediate and advanced. In this way, each of the control and the experimental group contained some intermediate and some advanced male and female language learners .In order to determine whether task-based techniques to teaching speaking were effective and also to figure out which gender and proficiency level had a higher degree of improvement in speaking under task-based approach, a set of independent sample t-tests were conducted. Furthermore, in order to comment on the possible interaction between gender and different levels of language proficiency, a two-way ANOVA (MANOVA) was also conducted. It was found that the students of the experimental group, who experienced task-based principles of teaching speaking, performed remarkably better than those of the control group on the final speaking post-test. It was also concluded that gender was not a determining factor in speaking development under task-based approach but difference in language proficiency levels was shown to be an influential factor in speaking development since advanced language learners of the experimental group had performed ostensibly better than those of intermediate learners of the same group on the final speaking post-test. Ultimately, it was deduced that there was not a meaningful interaction between gender and different levels of language proficiency for a better development of speaking ability. In other words, it was not possible to determine a specific pattern of interaction between them by their simultaneous presence in the study.این تحقیق کوشیده است تا کارایی رویکرد وظیفهمحور بر گسترش مهارت مکالمه را مورد مطالعه قرار دهد. هدف اول تحقیق حاضر، بررسی تأثیر جنسیت بر توانایی مکالمه تحت تأثیر رویکرد وظیفهمحور بوده است. به بیان دیگر، این تحقیق کوشیده است تا توفیق زبانآموزان یک جنسیت را نسبت به زبانآموزان جنس مخالف مورد مطالعه قرار دهد. هدف دوم این مطالعه آن بوده است تا تأثیر سطوح مختلف زبانآموزان را بر میزان پیشرفت آنها تحت تأثیر رویکرد وظیفهمحور بررسی نماید. بدین منظور محقق دو گروه را به عنوان گروههای کنترل و تجربی به صورت تصادفی مشخص کرد، سپس هر کدام از این گروهها به دو گروه زن و مرد و سپس هر گروه از زبانآموزان زن و مرد به دو گروه زبانآموزان متوسط و پیشرفته تقسیم شدند. برای زبانآموزان گروه تجربی تکنیکها و اصول رویکرد وظیفهمحور اعمال شد و تمرینات مکالمه مناسبی متناسب با ماهیت گفتگوهای کتاب درسی که توسط محقّق طراحی شده بود در طول نیمسال انجام شد، حال آنکه زبانآموزان گروه کنترل از روشهای سنتی پیشرفت توانایی مکالمه مانند حفظ و تکرار گفتگوها بهره بردند. به منظور بررسی آماری کارایی رویکرد وظیفهمحور و میزان تأثیر جنسیت و سطوح مختلف زبانآموزان بر گسترش توانایی مکالمه آنها، از تکنیک آماری t-test استفاده شد. همینطور برای آنکه بتوان راجع به برهمکنش احتمالی این دو عامل بر میزان پیشرفت زبانآموزان در مهارت مکالمه تحت تأثیر رویکرد وظیفهمحور نظر داد، محقق از روش آماری ANOVA دوطرفه (MANOVA) بهره جست. با در نظر گرفتن نتایجی که از اعمال روشهای آماری حاصل شد، به نظر میرسد که جنسیت نقش چندانی بر موفّقیت زبانآموزان نداشت حال آنکه کارایی رویکرد وظیفه محور به وضوح روشن گشت. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده سطوح مختلف زبانآموزان به عنوان عاملی مؤثر بر گسترش مهارت مکالمه معرفی شد به طوری که زبانآموزان پیشرفته از میزان پیشرفت بیشتری نسبت به زبانآموزان متوسط برخوردار بودنددانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219The Effects of Teaching Genre Moves on EFL Learners’ Performance in Letter Writingتأثیر آموزش از طریق روش تدریس ژانر- مدار بر عملکرد دانشجویان در نامهنگاری انگلیسی27673FAعباسزارعی0000-0001-6140-9107Journal Article19700101کاربرد روش نوظهور ژانر- مدار در آموزش نگارش زبان دوم و تأثیر احتمالی کاربرد این روش بر عملکرد فراگیران زبان در نگارش به طور کامل در تحقیقات اخیر آموزش زبان بررسی نشده است. در پژوهش حاضر تأثیر آموزش نامه نگاری از طریق روش ژانر– مدار بر جنبه های کمی و کیفی نامهنگاری گروهی از دانشجویان رشته زبان انگلیسی به شیوه شبه تجربی بررسی شد. 140 دانشجوی رشته زبان انگلیسی شامل 26 مرد و 114 زن از دانشگاههای اصفهان و کاشان در دو گروه آزمایشی و گروه شاهد در ایــن تحقیق شرکت کردند. گروه آزمایشی (70 نفر) از طریق شیوه ژانر- مدار نحوه نوشتن تقاضا نامههای شغلی به زبان انگلیسی را آموختند ولی گروه شاهد از این آموزش بیبهره بودند. پس از پایان آزمایش شاخصهای کمی و کیفی نگارش کلیه دانشجویان شرکت کننده مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تدریس از طریق روش ژانر– مدار تأثیر مثبت و به سزایی بر کیفیت نگارش دارد ولی از لحاظ کمیت نگارش تفاوت معنیداری بین گروه آزمایشی و گروه شاهد مشاهده نشد. بر اساس یافتههای این تحقیق نقاط ضعف و قوّت شیوه ژانر– مدار در آموزش نگارش بررسی شده است.دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219The Effect of Bimodal, Standard, and Reversed Subtitling on L2 Vocabulary Recognition and Recallتأثیر زیرنویسهای دوگانه، استاندارد و وارونه در درک و تولید واژگان زبان دوم27674FAعباسعلیزارعیJournal Article19700101To investigate the effect of three modes of subtitling on vocabulary recognition, 97 participants in three groups at Imam Khomeini International University in Qazvin were presented with the same film but using different ways of subtitling. To compare the participants' vocabulary recognition, a one-way ANOVA was run. Results indicated that although the difference between the bimodal and standard groups was not statistically significant, both groups were significantly better than the reversed subtitling group. Another one-way ANOVA was used to compare the learners' vocabulary recall. Analyses showed that bimodal subtitling was significantly more effective than standard subtitling, which in turn, was significantly more effective than reversed subtitling. The findings of the present study can have theoretical and practical implications for both vocabulary recognition and recall.منظور بررسی تأثیر سه نوع زیر نویس (فیلم انگلیسی با زیرنویس انگلیسی، فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی، و فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی)، 90 دانشجو در دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین به سه دسته تقسیم شدند. به هر یک از گروهها، همان فیلم با یکی از انواع زیرنویس ارائه شد. به منظور بررسی تأثیر نوع زیرنویس در درک واژگانی، میانگین سه گروه با استفاده از فرایند آماری تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه مورد مقایسه قرار گرفت. نتیجه بررسی نشان داد که بین فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی و انگلیسی تفاوت معنیداری وجود ندارد، اما هر دو نوع از فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی مفیدترند. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه دیگری، میانگین سه گروه در آزمون تولیدی واژگانی مقایسه شد. نتیجه نشان داد که در تولید واژگان انگلیسی، فیلم انگلیسی با زیرنویس انگلیسی از دو نوع دیگر مؤثرتر است و فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی هم از فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی مؤثرتر است. نتایج تحقیق حاضر میتواند برای فراگیران، معلمان، و طراحان مطالب آموزشی کاربرد داشته باشد.دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219The Effect of Explicit Teaching of Concept Mapping in Expository Writing on EFL Students’ Self-regulationتأثیر بکارگیری ذهنی (concept mapping) در نگارش انشاء انگلیسی بر خودتنظیمی (self-regulation) دانشجویان زبان انگلیسی27675FAمحمدرضاطالبینژادگیتی موسیپورنگاریJournal Article19700101The present paper investigated the effectiveness of concept mapping as a learning strategy on EFL students’ self-regulation (metacognitive self-regulation, time and study environment, effort regulation, peer learning, and help seeking). Sixty university students participated in the study. They were randomly assigned to control and experimental groups, each including thirty students. They were at the intermediate level of English proficiency and studying English either Translation or Literature. Their language proficiency was determined by the Michigan Test of English Language Proficiency (MTELP) (Corrigan, 1979). The instrument to collect data on the students’ self-regulation was the Motivated Strategies for Learning Questionnaire (MSLQ) (Printrich et al., 1991). The findings revealed that students gained higher self-regulation in writing tasks as the result of the explicit instruction of the concept mapping strategy. The findings have implications for pedagogy as well as for research.مقاله حاضر به بررسی تأثیر استراتژی مفاهیم ذهنی (concept mapping) در نگارش انشاء انگلیسی بر خود تنظیمی (self-regulation) دانشجویان کارشناسی زبان انگلیسی میپردازد. تصور بر این است که آموزش استراتژیهای ذهنی میتواند سبب پیشرفت تحصیلی فراگیران در زمینههای مختلف آموزشی شود (هکر، دانلوسکی، گریسر 1998). شرکت کنندگان در این تحقیق عبارت از شصت دانشجوی (دختر و پسر) کارشناسی زبان انگلیسی گرایش مترجمی و ادبیات بوده که به دو گروه سی نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. نتایج تحقیق حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تدریس استراتژی مفاهیم ذهنی می تواند سبب ارتقاء خود تنظیمی دانشجویان با سطح زبانی متوسط شود. یافتههای این تحقیق دارای کاربردهای آموزشی، عملی و نظری در زمینه آموزش استراتژیهای یادگیری به ویژه آموزش مفاهیم ذهنی در مهارت نوشتاری دانشجویان میباشد.دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219On the Effect of Text Authenticity & Genre on EFL Learners' Performance in C-Testsبررسی تأثیر نوع متن (اصلی و تألیفی/ ترجمهای) و گونه گفتمانی بر عملکرد زبانآموزان در امتحان کلوزسی (C-Test)27676FAمحمودرضاعطاییمسعودسلیمانیJournal Article19700101هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر نوع متن و گونه گفتمانی بر عملکرد خواندن زبانآموزان در امتحان کلوزسی است. آزمونشوندگان مشتمل بر یکصد و بیست دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی بودند که براساس امتحان تعیین سطح بسندگی تافل از جامعــه بزرگتری انتخاب شده و به چهار گروه همگن تقسیم شدند. ابزار تحقیق شامل چهار امتحان کلوزسی بودند که بر اساس دو نوع متن (اصلی و تألیفی/ ترجمهای) و دو نوع گونه گفتمــانی (ادبی و سیاسی) تهیه شدند. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون شفه استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر معنادار هر دو عامل مستقل در این تحقیق بر عملکرد خواندن آزمونشوندگان بود ولی تعامل این دو عامل اثر قابل ملاحظهای بر متغیر وابسته نداشت. یافتههای این تحقیق مؤید این مطلب میباشند که نوع متن و گونه گفتمانی را میتوان از عوامل تأثیرگذار در شیوه آزمونهای خواندن کلوز تلقی نمود.دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219Causation as a Mental Processسببیسازی به مثابه فرآیندی ذهنی27677FAارسلانگلفامسحر بهرامیخورشیدJournal Article19700101Causative constructions are of great importance in typological studies of language. Therefore, the basic concern of the authors in this article has been primarily with the typology of causative constructions in Persian based on Comrie’s typological framework. On the other hand, causation plays a central role in everyday human experience. So, it can be considered as one of the integral parts of human cognition or according to Lakoff a notion that exists in our mind (thought). The results indicate that Comrie’s classification of causatives (morphological, lexical and analytic) is functionable in Persian. Moreover, the analysis reveals that in Persian, in addition to three types introduced by Comrie, there is another causative referred to in this article "discoursal causative". All in all, the paper pursues that causation is a mental process. In fact, the idea that human beings interpret and conceptualize causative constructions by the help of general functions of the mind is suggested.ساختهای سببی همواره از اهمیت ویژهای در مطالعات زبانشناختی بهویژه از منظری ردهشناختی برخوردار بودهاند. بنابراین، ردهشناسی سببیهای زبان فارسی بر اساس الگوی ردهشناختی کامری یکی از موضوعاتی است که نگارندگان در این پژوهش بدان توجه داشتهاند. از دیگر سوی، مفهوم سببیسازی نقش مهمی در شکلدهی تجربیات انسان ایفاء مینماید. بهگونهای که میتوان آن را عضو جداییناپذیر شناخت بشر قلمداد نمود و یا بنا بر اظهار لیکاف مفهومی دانست که در اندیشه هر انسانی وجود دارد. یافتههای این پژوهش نشانمیدهد که سه نوع سببی مورد نظر کامری (ساختواژی، واژگانی و تحلیلی) در زبان فارسی وجود دارد و علاوه بر آن سببی نوع چهارمی که ما آن را «سببی کلامی» مینامیم نیز در این زبان دیده میشود. همچنین، بررسی انواع ساختهای سببی در زبان فارسی نشان میدهد که درک، تجزیه و تحلیل سببیها حاصل عوامل معنایی و عملکردهای کلی ذهن بشر است. در چنین چشماندازی سببیها به دو دسته ارادی و غیرارادی تقسیم میشوند. سببی ارادی بدان دسته از سببیها اطلاق میگردد که در آن سببساز بهمنظور رسیدن به هدفش دارای اراده است (انسان) و یا قابلیت پذیرش این ویژگی را دارد (زندهانگاری استنتاجی)،و آنگاه که سببساز فاقد اراده باشد با یک سببی غیرارادی روبرو هستیم.دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131134920090219The impact of EFL teachers’ cognition on teaching foreign language grammarتأثیر محیط تدریس، میزان تحصیلات، تجربه تدریس، و جنسیت بر باورهای معلمان زبان انگلیسی دربارة گرامر و تدریس گرامر27678FAمحمدرئوفمعینیJournal Article19700101This study examines differences in non-native EFL teachers’ beliefs about grammar and teaching grammar. The differences were sought across teachers’ work environment- private school versus state schools-, degree, gender, and teaching experience. A sample of 130 EFL teachers teaching at junior high school, high schools, and private language institutes were randomly selected. The sample consisted of EFL teachers with different degrees, teaching experience, and gender. A grammar belief questionnaire consisting of five main categories (25 items) was administered. The results showed significant differences between school teachers and institute language teachers in their cognition and practice. The observed differences were also significant for teachers with BA degree, MA degree and teaching experience. However, teachers’ beliefs did not significantly differ in genders. All in all, the results showed that teachers’ characteristics influenced some aspects of their cognition and teaching practices as related to grammar. The implications for teaching and teacher education are discussed, in this article.یکی از جنبههای تدریس نظر و باورهای معلم دربارة تدریس، یادگیری، یادگیرنده، محتوی تدریس، و به طور کلی مسایلی است که در کار خود با آن سر و کار دارد. هدف اصل این تحقیق مطالعة تأثیر عوامل فردی چون میزان تحصیلات، میزان تجربه تدریس، و جنسیت و عوامل محیطی چون محیط تدریس بر نظر و باور معلمان زبان درباره تدریس گرامر است. بدین منظور 130 معلم زبان زن و مرد و با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس و تجره تدریس متفاوت که در مدارس دولتی و مؤسسات خصوصی زبان تدریس میکردند انتخاب شدند. آنان پرسشنامهای 25 سؤالی- با مقیاس لیکرت- را پاسخ دادند که 5 عنصر باور آنان دربارة گرامر را مورد پرسش قرار میداد: معنی و مفهوم گرامر/ اهمیت گرامر/ روش و شیوة تدریس گرامر/ نحوه تصحیح اغلاط گرامری/ و تکنیکها، فعالیتها، تمرینات، و فرایندهای مورد استفاده در تدریس گرامر. نتایج آزمون- ت نشان داد که نظر و باور معلمان با میزان تحصیلات، تجربه تدریس، و محیط تدریس متفاوت درباره گرامر یکسان نیست و تفاوت معنیداری بین آنان وجود دارد در حالی که تفاوت معنیداری بین نظر و باورهای معلمان زن و مرد (جنسیت) دربارة گرامر و تدریس آن وجود ندارد. این نتایج برای آموزش معلمان کاربرد دارد.