دانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923A Contrastive Analysis of Persian and Japanese Intonation Systemsبررسی مقابلهای نظام آهنگ فارسی و ژاپنی با نگاهی به تکیه زیر و بمی هستهای در دو زبان19873FAسیدآیتحسینیدانشگاه تهرانمحمودبیجنخاندانشگاه تهرانرضامقدم کیادانشگاه تهرانJournal Article19700101This research was conducted to reveal the differences between the intonation systems of Persian and Japanese languages and to be applied to the contrastive linguistics and language teaching fields. First,a description of the intonation system in the Autosegmental-Metrical Phonology framework was chosen as reference for each language. Based on these two descriptions, the intonations of the two languages were studied and compared, and finally one difference between the two systems was pointed out in a hypothesis. Data representing all tonal structures and intonational patterns of Persian and Japanese were then collected. Five Japanese students of Persian language and five Iranian students of Japanese language were asked to read the data in the lab environment. Analysis of pitch contours of the recorded utterances proved the established hypothesis that Persian language uses the nuclear pitch-accent while there is not such a phenomenon in Japanese.پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تفاوتهای نظام آهنگ زبان فارسی و نظام آهنگ زبان ژاپنی، برای استفاده در گسترههای زبانشناسی مقابلهای و آموزش زبان انجام پذیرفت. نخست یک توصیف مرجع از نظام آهنگ هریک از دو زبان در چارچوب نظریه تحقیق برگزیده شد و نظام آهنگ دو زبان در قالب این دو توصیف مطالعه و مقابله شد و تفاوتی ساختاری بین دو زبان در قالب یک فرضیه برای تحقیق مطرح شد که عبارت بود از وجود تکیة زیر و بمی هستهای Nuclear Pitch Accent (NPA) در فارسی و عدم وجود آن در ژاپنی. سپس دادههایی که نمایندة کلیة ساختهای نواختی وکلیة الگوهای آهنگی دو زبان بودند، جمعآوری شد و از پنج دانشجوی زبان ژاپنی در ایران و پنج دانشجوی زبان فارسی در ژاپن خواسته شد تا تمامی دادهها را در محیط آزمایشگاهی بخوانند. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل منحنیهای زیر و بمی پارهگفتارهای ضبط شده، مشخص شد که در هر گروه آهنگی فارسی یکی از گروههای تکیهای دارندة تکیة زیر و بمی هستهای است و برجستهتر از سایر گروهها ادراک میشود. درحالیکه در زبان ژاپنی تکیة واژگانی کلیة کلمات در کلام تظاهر مییابند و هیچ واحدی برجستهتر از سایر واحدها تولید و ادراک نمیشود.https://jor.ut.ac.ir/article_19873_4fe227a56e2955310fdf3a31ff4abdd6.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923Alexander Griboyedov: Russian Poet, Dramatist and Diplomat in Iranبررسی شخصیت ادبی گریبایدوف، شاعر سیاستپیشه روسی از منظر کمدی امان از عقل19874FAمهنازرهبریدانشگاه تهرانعلیرضاولی پوردانشگاه تهرانJournal Article19700101Alexander Sergeyevich Griboyedov was a Russian diplomat, playwright, and composer. He is recognized in Russian literature as a dramatist and writer of a book, whose fame rests on the brilliant verse comedy Woe from Wit (The Woes of Wit), a satire on Russian aristocratic society which continus to be one of the most often staged plays in Russia. However, in Iran he is known as the great Russian Ambassador of the Qajar Dynasty called “Vazir Mukhtar”, unfortunately though obscure as a literary figure. Undoubtedly one may consider him as a composer rather than a diplomat, because in the past many Russian authors, who were not satisfied with their social and political situation, were sent to live in another country. Griboyedov, who accompanied the revolutionaries (Decembrists), was exiled to Iran. Griboyedov’s appearance in Iran has great value both in the political field, as well as literary field. Although diplomatically his presence in Iran had some advantages for the Russian government, his death however was the beginning of Iranian acquaintance with European modern dramatical art, which is a turning point for Iranian art and literature.الکساندر سرگییویچ گریبایدوف نویسنده، شاعر و نیز سیاستمداری روسی است که در روسیه بیشتر او را به عنوان نمایشنامهنویسی مشهور و خالق کمدی منظوم امان از عقل (???? ?? ???) میشناسند، در حالی که شناخت از او در کشور ما کاملاً متفاوت است، زیرا او به عنوان سفیر کبیر روسیه در ایران دورة قاجاریه ملقب به «وزیر مختار روسیه» مشهور بوده و شناخت ادبی او کمتر است. در واقع میتوان الکساندر سرگییویچ گریبایدوف را در زمرة نویسندگان و شاعران قرار داد تا یک سیاستمدار. چرا که در روسیة آن دوران، شاعران و نویسندگان بیشماری که از اوضاع سیاسی- اجتماعی روسیة آن دوره ناخشنود و نسبت به آن معترض بودند، به تبعید از محل اقامت و یا تبعید از کشور خود محکوم میشدند. کمااینکه در مورد گریبایدوف نیز سرنوشت چنین است و او که با قیام شورشیان دکابریست همراه و همصدا بود به ایران تبعید شد و پس از آن اثر جاودانة خود، کمدی منظوم امان از عقل را خلق کرد. گریبایدوف که به عنوان یکی از نمایشنامهنویسان پیشروی تئاتر کمدی آن دوران اروپا و روسیه اشتهار داشت، در ایران عنصری سیاسی محسوب میشد. کشتهشدن وی در ایران زمینهای شد تا ایرانیان شناخت بیشتری نسبت به تئاتر اروپایی پیدا کنند، زیرا در سفر هیأت ایرانی به روسیه که در ارتباط با مرگ او بود، نخستین زمینههای همکنشی ایرانیان با تئاتر روسیه و اروپا فراهم شد که در سال 1829 میلادی در پترزبورگ رخ داد.https://jor.ut.ac.ir/article_19874_20da5229a9972a0e9e6cfd82cadb3a8b.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923A Study of Autofiction Inspired with Quantum Theories in the Works of George Perecبررسی چگونگی شکلگیری حسبحالنویسی تخیلی متأثر از نظریههای کوانتومی در آثار ژرژ پرک19875FAفریدهعلویدانشگاه تهرانسهیلاسعیدیدانشگاه تهرانJournal Article19700101The controversial theories of modern physics created a remarkable revolution in twentieth-century literature. The progressive novelists of the century, inspired by the concepts in quantum mechanics, expressed the concerns of living in the modern world in the form of non-linear, heterogeneous writing based on doubt. In his autobiographical work, entitled W or the Childhood Memory, George Perec presents a good example of representing the quantum theories. In search of his identity, the writer explores his childhood memories and elucidates the chaotic, disordered quality of those memories. In order to indicate the devastating effect of war on his identity, he blends the narrative of his childhood memories with a fictional story and in this way creates paradoxical complements. Moreover, through doubting his memories and utilizing old documents and sayings of people, he makes uncertainty and probability control his autobiography, and renders genuine report of events impossible. This procedure defines the author’s attitude to literature and his perspective of the autobiographical genre.نظریههای جنجالی فیزیک مدرن دگرگونیهای شگرفی را در ادبیات سدة بیستم پی افکندند. رماننویسان نوآور این دوره، با الهام از مفاهیم مکانیک کوانتومی، دغدغههای برامده از زیستن در دنیای مدرن را در قالب نوشتاری غیرخطی، ناهمگون و مبتنی بر تردید بیان میکنند. ژرژ پرک، با نگارش شرح حال زندگی خود، با عنوان W یا خاطرة کودکی، نمونة خوبی از الگوبرداری از نظریههای کوانتومی را ارائه میدهد. این نویسنده در جستجوی هویت خویش، خاطرات کودکیش را میکاود و ماهیت آشفته و بیانسجام آنها را نمایان میسازد. وی برای نشان دادن تأثیر ویرانگر جنگ بر هویت خویش، با در هم آمیختن خاطرات کودکیش و داستانی تخیلی، مکملهایی متناقض را پدید میآورد. نیز با تردید در خاطراتش و توسل به اسناد قدیمی و گفتههای دیگران، عدم قطعیت و احتمالگرایی را بر شرح حال زندگی خود حاکم کرده و شرح صادقانة وقایع را ناممکن مینمایاند. این عملکرد، نگاه نویسنده به ادبیات و دریافت او از ژانر حسب حال نویسی را روشن میکند.https://jor.ut.ac.ir/article_19875_83b32ac56cc1d0da38f18de371c30819.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923Utopia or the Labyrinth of Reason? William Blake's Polemic with Francis Baconآرمانشهر یا هزارتوی خرد؟ جدل ویلیام بلیک با فرانسیس بیکن19876FAبهزادقادری سهیدانشگاه تهرانزهراجان نثاری لادانیدانشگاه تهران0000-0002-2417-5142Journal Article19700101This paper is a comparative study between Francis Bacon's The New Atlantis and William Blake's The Book of Urizen. The researchers will examine the two writers' views about science and its impact over two different epochs. In this respect, methods and forms of acquiring knowledge will be scrutinized to reveal how different these authors are in their definitions of scientific thought. The researchers will also show how the notion of progress helps shape method and form in each work. The aim is to illustrate the two dominant attitudes towards science in the seventeenth and the nineteenth centuries and the way these outlooks influenced literature in each era.دانش و خردافزاری در یک دوران، اکسیر زندگی آدمی و دریچهای به سوی روشنایی و جستجوی حقیقت شناخته میشود و در دوران دیگر، ویرانگر و جهنّمی. فرانسیس بیکن در آرمانشهر خویش با چراغ دانش به دنبال سروری بر جهان است؛ این در حالی است که در قرن نوزدهم ویلیام بلیک در سردرگم آباد جهنم بر سرنوشت شومی که کارگاه بزرگ خرد گریبانگیر پویندگی خیال و انداموارگی هستی جاودان کرده بود، میگرید.
این مقاله با گذر از آرمانشهر تا جهنّم، به مقایسة دو نگرش متفاوت دربارة خرد میپردازد و از این رهگذر، شیوة کار، ساختار، و میزان پویندگی دو نویسنده را در آتلانتیس نو و کتاب یوریزن خواهد سنجید. هدف از این پژوهش این است که ببینیم نگاههای گوناگون به دانش و خردورزی چگونه بر ادبیات هر دوران تاثیر گذاشته است.https://jor.ut.ac.ir/article_19876_ca213cefa2f9ce23aa554d79cc135b26.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923Most Frequent Phonological Processes in German Languageپربسامدترین فرایندهای واجی در زبان آلمانی19877FAعالیهکرد زعفرانلو کامبوزیادانشگاه تربیت مدرسسپیدهعبدالکریمیدانشگاه تربیت مدرسJournal Article19700101In this research a number of important and active phonological processes in standard German, spoken in Berlin, have been studied. In this regard, four dictionaries: Duden Universal W?rterbuch (1998), Langenscheidt (2002), Brock Haus (1996), and Panbeh-Chi (1379) have been used for gathering the data. Furthermore, two German informants had a four-hour interview to complete the data. In addition, books in the field of Phonology, whose names have been mentioned in the bibliography, have been used to determine the phonological rules. The most important phonetic-phonological processes in German are: aspiration of initial voiceless stops, devoicing of final voiced obstruents, assimilation of coronal nasals with the next oral consonant in the place of articulation and umlaut (change of the feature +back to –back in the case of back vowels). Among the mentioned processes, ‘aspiration of initial voiceless stops’ and ‘devoicing of final voiced obstruents’ have been shown to be more active than the others. Another important point about syllable structure in the German language is that the Sonority Sequency Principle (SSP) dominates the syllable structure in this language.هدف از نگارش این مقاله، بررسی مهمترین و پربسامدترین فرایندهای واجی در زبان آلمانی معیار گونهء شهر برلین است.گزینش گونهء زبانی رایج در شهر برلین، به دلیل معیار بودن این گونهء زبان آلمانی بوده است. بدین منظور، چهار فرهنگ واژگان دودن ( 1988) (Duden: Deutsches Universal W?rterbuch) ، لانگنشاید ( 2002) (Langenscheidts Gro?w?rterbuch) ، پنبهچی (1379) و بروک هاوس (1996) (Der Sprach Brock Haus) برای استخراج دادهها و شواهد، مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین از دو تن از گویشوران آلمانی زبان برای تولید برخی از دادههای ذکر شده در این مقاله کمک گرفته شده است. در ضمن، از برخی کتابها و منابع واجشناسی برای تعیین قواعد واجی استفاده شده که فهرست آنها در کتابنامهء مقاله آمده است. مهمترین فرایندهای آوایی- واجی در زبان آلمانی عبارتند از: دمیدگی همخوانهای گرفتهء بیواک در آغاز واژه و هجا، واکرفتگی همخوانهای گرفتهء واکدار در پایان واژه و هجا، همگون شدن همخوان خیشومی تیغهای با همخوان دهانی پس از خود در مشخصهء محل تولید و فرایند تجانس آوایی (تغییر مشخصهء پسین در واکههای دارای مشخصهء[+ پسین] ).
از میان فرایندهای مذکور، دو فرایند دمیدگی همخوانهای گرفتة بیواک در آغاز واژه و هجا و واکرفتگی همخوانهای گرفتهء واکدار در پایان واژه و هجا نسبت به دیگر فرایندها از بسامد وقوع بیشتری برخوردارند. نکتهء حائز اهمیت دیگر در آرایش هجایی در زبان آلمانی، آن است که اصل توالی رسایی در هجای این زبان حاکم است.https://jor.ut.ac.ir/article_19877_ede3b314fffe929e9a5cf77bca51f119.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923A Comparison of Mythological Characters in Shahnameh by Ferdowsi and Aeneid by Virgilتطبیق شخصیتهای اساطیری انئید و شاهنامه19878FAمحمدحسینرمضان کیاییدانشگاه تهرانایمانمنصوب بصیریدانشگاه تهرانJournal Article19700101Shahnameh, composed in the 10th century by Ferdowsi, is one of the most significant classics of the world. It is about heroic tales of ancient Persia. The contents and the poet's style in describing events takes the reader back to ancient times and makes him/her feel the events. Ferdowsi worked for thirty years to complete this Crown Jewel of Persian literature. Publius Vergilius Maro known as Virgil (October 15, 70 Bc – September 21, 19 Bc) is a classical Roman poet, popularly known for his Aeneid. This research tries to examine people and heroes in both Shahnameh of Ferdowsi and Aeneid of Virgil to assess their similarities and differences. Comparing mythological principles of the great works of the world enables us to understand them more profoundly. Thus we can appreciate better the greatness of the Shahnameh and also its complicated layers. This analysis attempts to compare both the main characters of two works and also those mythological similarities or differences we usually find in these masterpieces. In this article attempt has not been to compare one characters of the two works by one the since it is not possible to compare precisely the main characteristics of mythological characters of one nation with another. However, in this article the significant differences and similarities between two masterpieces have rather focused on those components on which the identities are made.تطبیق مبانی اساطیری آثار حماسی جهان میتواند در شناخت هرچه بیشترشان مؤثر باشد، با این رویکرد است که شناخت وجوه عظمت شاهنامة فردوسی به عنوان یکی از برترین نمونههای حماسی جهان آسانتر شده و لایههای تودرتوی آن کتاب آشکارتر میشود. در مقالة حاضر، شاهنامه که نمونهای از آثار حماسی غیر مصنوع است، با برترین نمونة حماسة کلاسیک مصنوع، یعنی انئید ویرژیل سنجیده شده است. در این سنجش کنار هم نهادن و مقایسة شخصیتهای اصلی و حماسهساز آن دو اثر و بیان شباهتها و اختلافات اسطورهشناختی مد نظر است، اما در این سنجش، برای نشان دادن ابعاد گوناگون شخصیتها و عناصر تشکیلدهنده و وجوه بارز رفتار آنان در داستان، از قیاس یک به یک، یعنی برابر نهادن یک شخصیت از شاهنامه با شخصیتی دیگر از انئید پرهیز شده است، چرا که نمیتوان شخصیتهای اسطورهای را که در حماسة ملتی ظهور مییابند با شخصیتهای اسطورهای ملتی دیگر با دقت برابر نهاد و از مطابقت کامل آنها سخن راند، بلکه مقایسة خصایص یک شخصیت، برای مثال در شاهنامه از طریق دریافت عناصر هویتساز او و تمییز آنها در شخصیتهای گوناگون که با هم پیوند اسطوره شناختی دارند، در عرصة تحقیق رهگشاتر است. از این رو با توجه به ذوابعاد بودن انئاس در انئید ویرژیل و این حقیقت که این قهرمان در زمان واحد مظهر شاه و پهلوان است، وجوه گوناگون وی با توجه به جنبههای نمادین در برابر عناصر هویتساز قهرمانان شاهنامه قرار داده شده و عوامل افتراق و شباهت آنان مورد بررسی قرار گرفته است.https://jor.ut.ac.ir/article_19878_03a7e083ddd5e96b8a1f1f4a5b38d935.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923Construct Validation of a Questionnaire on Characteristics of Successful Iranian EFL Teachersتهیه و بررسی اعتبار سازة پرسشنامه «ویژگیهای مدرسان موفق زبان انگلیسی»19879FAرضاپیشقدمدانشگاه فردوسی مشهدفاطمهمعافیاندانشگاه مازندرانJournal Article19700101This study aimed to design a questionnaire including characteristics of successful Iranian EFL teachers and substantiate its construct validity. Based on the guidelines laid down by EFL professors (N=5), teachers (N=11), learners (N=46), and Suwandee's (1995) questionnaire about the characteristics of effective language teachers, a questionnaire (Likert scale) consisting of 47 items, was designed. To measure construct validity of the questionnaire, 250 EFL learners were asked to fill in the questionnaire and then, factor analysis (Principal Axis Factoring) was conducted to determine the underlying factors. The results revealed that the questionnaire measures twelve constructs. To estimate internal consistency reliability of the questionnaire, Cronbach's Alpha was applied. In the end, the implications of the results in teaching and learning processes were discussed.پژوهش حاضر در ابتدا سعی بر آن دارد که به بررسی ویژگیهای معلم موفق زبان انگلیسی بپردازد و براساس آن، پرسشنامهای با همین مضمون طراحی کند، سپس به بررسی اعتبار سازة پرسشنامه تنظیم شده بپردازد. بدین منظور، بر اساس نظرها و پیشنهادهای ارائه شده توسط استادان زبان انگلیسی ((N=5، معلمان زبان انگلیسی ((N=11، زبانآموزان ((N=46 و پرسشنامة سواندی (1995) که دربارة ویژگیهای معلم موفق است، پرسشنامهای (مقیاس لیکرت) شامل 47 سؤال طراحی شد. به منظور بررسی اعتبار سازة این پرسشنامه از 250 زبانآموز خواسته شد که پرسشنامه را مطالعه کرده و به آن پاسخ دهند، سپس، روی دادههای به دست آمده، تحلیل عاملی اعمال شد. نتایج نشان داد که این پرسشنامه دوازده عامل (سازه) را اندازهگیری میکند. برای اندازهگیری پایایی پرسشنامه از آلفای کرنباخ استفاده شد. در پایان کاربرد پرسشنامه حاضر و نتایج به دست آمده از این تحقیق در گسترة تدریس و آموزش زبان انگلیسی بحث شد.https://jor.ut.ac.ir/article_19879_b7a35644777cf8cf22b11001028b873e.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923The Role of Gender in Translation Accuracyنقش جنسیت مترجم در صحت ترجمه19880FAسالارمنافی اناریدانشگاه علامه طباطباییملیحهقدرتیدانشگاه آزاد اسلامیJournal Article19700101The aim of this study is to examine the role of gender in translation and the accuracy of translation, and thereby determine whether there is any difference between translations carried out by female and male translators in terms of translation accuracy. Two English novels and two translations for each, one by a female and the other by a male translator, were selected. Each translation was compared with its source text, sentence by sentence. Based on certain categories, their inappropriate renderings affecting the understanding of the ST, and its affect on translation accuracy, were extracted. The total numbers of the observed inappropriate renderings of each group of the female and male translators were counted. Having analyzed the data and having applied some statistical analyses, the researchers discovered that the answer to the research question was negative and the null hypothesis of the research was supported.هدف از این تحقیق، تعیین نقش جنسیت مترجم در صحت ترجمه و نیز دریافت این مطلب است که آیا تفاوت عمدهای میان ترجمههای مترجمان زن و مرد از حیث صحت ترجمه وجود دارد یا خیر. برای رسیدن به این مهم، دو رمان انگلیسی و دو ترجمه از هر یک که یکی توسط مترجمی زن و دیگری توسط مترجمی مرد انجام شده بود، انتخاب شد. واحد ترجمه برای تجزیه و تحلیل در این تحقیق، جملة ساده کامل در نظر گرفته شد. بدین ترتیب که هر یک از ترجمهها، جمله به جمله، با متن مبدأ مقایسه شده و بر پایه طبقهبندیهایی مشخص، ترجمههای نامناسبی که بر درک متن مبدأ و در حقیقت بر صحت ترجمه، تأثیرگذار بودند، استخراج شدند. شمار مجموع ترجمههای نامناسب مشاهده شده در هر گروه، برای مترجمان زن و مرد، محاسبه شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات و انجام برخی محاسبات آماری، مشخص شد که تفاوت عمدهای میان ترجمههای مترجمان زن و مرد از لحاظ صحت ترجمه وجود ندارد؛ بدینسان، پاسخی منفی برای سؤال تحقیق به دست آمد و محقق توانست فرضیة صفر تحقیق خود را مبنی بر نبود تفاوتهای جنسیتی در صحت ترجمه، میان ترجمة مترجمان زن و مرد، به اثبات رساند.https://jor.ut.ac.ir/article_19880_22aae057b64c2814135cb8d751fa8802.pdfدانشگاه تهرانپژوهش ادبیات معاصر جهان2588-4131145420090923The Wise Man Pitted against Social Norms, in Brecht's Pramatic Work, The Life of Galileoانسان فرهیخته در برابر نهادهای اجتماعی در نمایشنامة زندگی گالیله اثر برتولت برشت19881FAاردلانمهیاریدانشگاه آزاد اسلامیپرویزمعتمدیدانشگاه آزاد اسلامیJournal Article19700101زندگی گالیله نمایشنامهای است از برتولت برشت. او در این نمایشنامه تلاش میکند تا زندگی نابغهای را در قرون 16 و 17 میلادی به تصویر بکشد و به اینگونه، نقش اراده و شخصیت دانشمندان و روشنفکران و نیز ناتوانی و سازش در برابر نهادهای اجتماعی را در تاریخ معاصر، به زیر ذرهبین نقد ببرد؛ تلاشی که نخبگان ضد فاشیستی معاصر دیگری همچون هاینریش مان، توماس مان، لیون فویشت وانگر، فردینانت بروکر و فریدریش ولف نیز به شیوههای مختلف به آن پرداخته بودند و در آن توفیقی نیافتند. در این زمینه برشت قصد دارد در نمایشنامهاش با مطرح نمودن واکنش گالیله در برابر یکی از نهادهای اجتماعی عصر خویش، یعنی کلیسا، به حکومت فاشیستی هیتلر و برخورد تند آنان با محققان مخالف اشاره کند و برای رسیدن به مقصود خویش، شخصیت گالیله را به عنوان نماد فرهیختگان انتخاب میکند و او را به صورتی معرفی میکند که تا حد ممکن حامل تضادها و تناقضات معمول در انسان فرهیخته باشد، شخصیتی که نه سیاهِ سیاه و نه سفیدِ سفید، بلکه خاکستری است با همة ضعفها و قوتها، یاسها و امیدها؛ آیینة شخصیتی که برشت خود را در آن میبیند. این مقاله سعی دارد با بررسی نمایشنامة زندگی گالیله اثر برتولت برشت، به این پرسش پاسخ دهد که در یک جامعة بسته با فرهیختگان چگونه رفتار میشود و نیز واکنش نخبگان به این رفتارها چگونه خواهد بود. ما در این مقاله به شیوة استقرایی، تمام مواردی را که گالیله به عنوان نماد فرهیختگان با آنها مواجه است مرور و در آخر نیز پیام نویسنده را در این باره بررسی میکنیم.https://jor.ut.ac.ir/article_19881_6c54db2ebc893ced408d0c201ec9a0ef.pdf