2024-03-29T11:47:35Z
https://jor.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9805
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
بررسی تطبیقی اندیشه های پسااستعماری در رمان ذاکرة الجسد احلام المستغانمی و همسایه ها احمد محمود
علی اکبر
احمدی
سهیلا
دارابی
یکی از وجوهی که در ادبیات معاصر نادیده گرفته شده است، توجه به پیوندهای ادبیات داستانی معاصر با جریانهای سیاسی روزگار است. نقد پسااستعماری به مثابه جزئی از نقد فرهنگی به بررسی تأثیر سلطه استعمار بر فرهنگ ملتهای مورد استعمار بعد از پایان دوره استعمار میپردازد و درگیر تأثیرات و کنش استعمار بر فرهنگها و جوامع است. این پژوهش بر آن است تا با رویکرد ادبیات تطبیقی امریکایی به مطالعه و تحلیل رمانهای «همسایهها» از احمد محمود و داستان «خاطرات تن» از احلام مستغانمی، از منظر نظریة نقد پسااستعماری بپردازد. مقالة حاضر بر آن است تا با تحلیل مولفههای پسااستعماری (تقابل شرق و غرب، فرودست، دیگری، آگاهی) و پاسخ به این سؤال که گفتمان پسااستعماری چه اهدافی را دنبال میکند؟ نشان دهد که مستغانمی و احمد محمود در این دو رمان با استفاده از تعبیرهای مستقیم و غیرمستقیم در صدد کشف و نقد تلاشهای استعمار نوین در جهت نابودی هویت و استقلال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ملل مشرقزمین، خصوصاً کشورهای اسلامی است.
"ادبیات
" "پسااستعماری
" "رمان ذاکرة الجسد
" "همسایه ها
" "احلام مستغانمی
" "احمد محمود"
2020
01
21
307
334
https://jor.ut.ac.ir/article_74849_eb41a844078e1b094553c6d1cef4643f.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
واکاوی چیستی معنا و زیبایی در «قصیدة النثر» (با تکیه بر اندیشه های ادونیس و انسی الحاج)
فرشید
ترکاشوند
«قصیده النثر» یک نوع ادبی است که توسط مجلة لبنانی «شعر» و متأثر از ادبیات فرانسوی رواج یافت. این نوع ادبی صرف نظر از موافقان و مخالفان آن، در عرصة شعر و نقد معاصر عربی حضور دارد. در این مقاله چیستی قصیده النثر و زیبایی و خوانش آن که در پیوند با معناست اهمیت دارد. زیبایی قصیده النثر را به نوعی متفاوت و با کنکاش در عالم معنا باید جستوجو کرد. در این پژوهش سؤال اساسی مبتنی بر چیستی این نوع ادبی و چگونگی درک زیبایی در آن است. فهم چیستی قصیده النثر در گرو گسست کامل از تفکر ادبی سنتی است، قصیده النثر در زبان عربی به جهت هویت معنایی شکل گرفته در آن از سوی شاعرانی چون: ادونیس و انسی الحاج به عرصة رویکردهای هستی شناسختی و هرمنوتیک فلسفی قدم نهاده است. قصیده النثر بستری است برای آفرینندگی گسترده و پیوسته در عالم معنا.
قصیدة النثر
مجلهی شعر
انسی الحاج
ادونیس
معنا
زیبایی
هرمنوتیک
2020
01
21
335
356
https://jor.ut.ac.ir/article_74850_bfec56a55a519058ea4926219927bff1.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
بررسی تحلیلی - تطبیقی رمان دراکولای برام استوکر و اسطورهی ضحّاک
محمود
رضایی دشت ارژنه
الیاس
قادری
در این جستار نگارندگان با واکاوی و مقایسهی تحلیلی تطبیقی رمان مخوف دراکولا اثر برام استوکر و اسطورهی کهن ضحاک، به این دریافت رسیدهاند که دو اثر یاد شده علیرغم روساخت ناهمگونشان، در بسیاری از موارد همگوناند و شاخصههای بنیادین اسطورهی ضحاک، در رمان معاصر دراکولا به شکلی برجسته تبلور یافته است؛ چنانکه در هر دو اثر ضد قهرمانان (دراکولا و ضحاک)، زشتچهر ودیوصفت هستند، در هر دو، ضد قهرمان پس از مرگ یا اسارت در بند، دیگربار به جهان برمیگردد و تباهی پیشه میکند، در هر دو، ضد قهرمانان، عاشق تاریکی و ظلمتاند، در هر دو، پیر خرد، آنیما و سایه کنش فعالانهای دارند، در هر دو ضد قهرمانان روح اهریمنی خود را به دیگران انتقال میدهند، در هر دو آنیما از چنگ سایه رها میشود و یا به تعبیری دیگرگونه، ابرهای بارانزا از اسارت اژدهای خشکسالی آزاد میگردد، در هر دو ضد قهرمانان آدمخوار هستند و در گذر زمان دچار مسخ میشوند و به جادوگری روی میآورند.
دراکولا
ضحاک
آنیما
پیر خرد
سایه
بازگشت دوباره
2020
01
21
357
384
https://jor.ut.ac.ir/article_74851_c3cc8083817ee911bdc9f85e47d0b045.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
بررسی منظومه «هذیان دل» شهریار از منظر مکاتب رمانتیسم و سوررئالیسم
مهدی
رمضانی
سعید
فرزانه
با وجود وجوه اختلاف میان ادبیات ملل جهان، روحی واحد بر آنها حاکم است؛ چراکه در حوزههای گوناگون درهم تأثیر گذاشته و از هم متأثرند. از جمله موضوعاتی که از اروپا نشئتگرفته و به طور اخص بر ادبیات معاصر ایران سایه افکند، مکاتب ادبی است؛ تاجایی که شاعران و نویسندگان زیادی را تحت تأثیر قرار داد؛ در این میان شهریار، به عنوان یکی از شاخصترین شاعران کلاسیک معاصر، به سبب آشنایی با زبان فرانسه و به تبع آن تتبع در آثار ادبی غرب، به خصوص شاتوبریان و حشرونشر با اشخاصی مثل نیما، عشقی، جعفرخامنهای و صادق هدایت، به شدت از مکاتب مختلف ادبی اروپا متأثر شده و آثار ارزشمندی را – که با عنوان مکتب شهریار مشهور است- خلق کرده است؛ از جمله این آثار که تفاوت فاحش با سبک ذاتی و شخصی شهریار دارد و ذهن خواننده را به طرف کشف این تفاوتها، سوق میدهد، منظومة هذیان دل است. نوشتة حاضر بر آن است با استناد به نظریههای موجود در کتب معتبر در زمینه مکاتب ادبی و بهرهگیری از شیوة استقرایی و بازخوانی دقیق این منظومه، به این پرسشها پاسخ دهد که آیا این منظومه، متأثر از مکتب خاصی است یا در آفرینش آن، شاعر از انواع مکاتب متأثر بوده؟ حاصل پژوهش نشان میدهد، که در این منظومه علاوه بر وجود مبانی رمانتیسم، رد پای مکتب سوررئالیسم نیز به وضوح قابل رؤیت است.
شهریار
هذیان دل
مکتب ادبی
رمانتیسم
سوررئالیسم
2020
01
21
385
410
https://jor.ut.ac.ir/article_74852_afffcfa3f4194aefa266a0301d7fa95f.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
بررسی بینامتنی هفت وادی عشق منطق الطیر عطار در «مرد نیم تنه و مسافرش» از آندره شدید
ابراهیم
سلیمی کوچی
نیکو
قاسمی
جستجوی عشق و رسیدن به کمال یکی از اصلیترین بنمایههای میراث ادبی و هنری جهان است. جهانشمول بودن این درونمایه ازجمله عللی است که باعث شده این مفهوم در آثار نویسندگان متعدّدی از فرهنگهای مختلف منعکس شود. منطقالطیر عطّار، این مفهوم را در قالب «هفت وادی عشق» که بیانگر سیر صعودی انسان برای رسیدن به کمال است، به تصویر کشیده است. آندره شِدید، نویسندة لبنانی فرانسویزبان، در داستان کوتاه «مرد نیمتنه و مسافرش»، جستجوی کمال و محبّت را در قالب زندگی دو شخصیت کمالجو، که در نهایت به اتّحاد میرسند، ترسیم نموده و هفت وادی عشق به طور تلویحی در این متن، با همان ترتیب مورد نظر عطّار ارایه شده است. بررسی تطبیقی این دو اثر با توجّه به بایستههای نظری بینامتنیت ریفاتر، میتواند راهگشای یافتن نقطهنظرات مشابه آندره شِدید و عطّار در ارتباط با موضوع هفت وادی عشق و بررسی چیستی و چرایی همپیوندیهای بازنمودِ این مفهوم نزد دو نویسنده باشد.
عطّار
جستجوی کمال
منطقالطّیر
آندره شدید
«مرد نیمتنه و مسافرش»
بینامتنیت
ریفاتر
2020
01
21
411
432
https://jor.ut.ac.ir/article_74853_d4dca52af2e96a3bbf156f47d16b6ec4.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
نوشتار پستمدرن در دو رمان ملکوت اثر بهرام صادقی و صورت جلسه اثر ژان-ماری گوستاو لوکلزیو
مریم
شیبانیان
الهام
نیک روش
بهرام صادقی و ژانماری گوستاو لوکلزیو هر دو از نویسندگان سنتشکن و نوآور معاصرند که، همانند هر یک از بزرگان علم و ادب، بر نویسندگان پس از خود نیز تأثیرگذار بودهاند. با توجه به اینکه این دو نویسنده از پیشگامان عصر داستاننویسی پسامدرن به شمار میروند و در یک برهة زمانی دو رمان مشهور خود، ملکوت (1350) و صورتجلسه (1963) را به نگارش درآوردهاند، این سؤال مطرح میشود که تا چه اندازه مؤلفههای نوشتار پسامدرن در این دو اثر همسویند. شایان ذکر است، شرایط اجتماعی و تاریخی زمان نگارش این دو رمان به فرضیة شباهت آنها قوت میبخشد: صورتجلسه پس از جنگ الجزایر و ملکوت پس از کودتای 28 مرداد نگاشته شده است. مطالعة نزدیکی نوشتار پسامدرن در این دو رمان از این جهت جالب توجه است که مفهوم پسامدرن در فرهنگها و جوامع گوناگون یکسان نیست. در این مقاله، با تکیه بر شاخصترین مؤلفههای پستمدرنِ مشترک در این دو اثر به مطالعة درونمایة مرگاندیشی، دوگانگی و تناقض و در نهایت، بُعد معماگونة روایت میپردازیم.
نوشتار پسا مدرن
ملکوت
صورت جلسه
دوگانگی
مرگ اندیشی
بعد معماگونه
2020
01
21
433
454
https://jor.ut.ac.ir/article_74854_b7a60c384bed43748c99d979698c60d1.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
مادر و شهرهای رشد یابنده : استعاره ای مدرن در سروده های امیل وِرهارن
ماندانا
صدرزاده
هدف از نوشتار حاضر بازخوانی دشتهای وهمآلود شهرهای رشد یابنده 1895 اثر امیل ورهارن در پرتو نقد روانشناختی است. در این سرودهها تصاویر حوزة ناخوداگاه به شهری جان میدهند کههیولاوار پیش میرود و پیکرش را فربهتر میکند. انگارة شهر به نحو معناداری با استعارة مادر پیوند دارد و وجوه متعدد و متضادی را برمینمایاند: مظهر صلابت در مقام مادر- شهر از یک سو، مظهر درندهخویی و مادر نرینة هولناک از دیگر سو، نیز تجلیبخش زندگی ابدی و بازتابدهندة تصویر مرگ توأمان. به نظر میرسد که تنها راه خودیابی انسان روان رنجه در شهر، نماد مادر بدنهاد و خیزانندة امیال سیریناپذیر، این باشد که میل به بودن را از نو بیاموزد. پرسش جهانی سرانجام رهیدهاز سلطة شهرها؟ در مؤخرة سرودهها مبین آرزوی ناخودآگاه رهایی از سلطة ایزدبانوی مادر است، آرزویی که در برابر قدرت خیره کنندة او چندان سر برنمیآورد.
واژه های کلیدی : استعاره
مادر
زنانگی
میل
نقد روانشاختی
امیل وِرهارن
2020
01
21
455
470
https://jor.ut.ac.ir/article_74855_31d9979ac592b5ecc27d321f09ca0be0.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
بررسی و نقد صورتگرایانه شعر خلیل مطران و سهراب سپهری از منظر هنجارگریزی و آشنایی زدایی
علی
صیادانی
علی
رسولی
علی
خالقی
رویکردهای متنمحور در بررسی متن ادبی اوایل قرن بیستم تحت تأثیر، دیدگاههای مبتنی بر زبانشناسی، شکل گرفتند. در این میان زبانشناسان روس و مکتب فرمالیسم روسی در تحول نقد ادبی قرن بیستم سهم بسزایی داشتند. به گونهای که در تحلیل متن ادبی معتقد بودند که تمام چیزهای ارزشمند یک اثر در خودش نهفته است و عواملی مانند شرایط تاریخی ایجاد یک اثر ادبی، یا هدف از آن و زندگی شاعر در درجات بعدیِ اهمیت، قرار دارد. از آنجا که «آشناییزدایی» ازمهمترین اصطلاحات مکتب فرمالیسم است که مقصود از آن در حوزة ادبیات، کار بردن شگردهای مختلف هنری است که زبان ادبی را برای مخاطبان، بیگانه میسازد، عادتهای زبانی آنان را به هم میریزد، و از این طریق مدت زمان ارتباط با متن و فرایند ادراک آن را طولانیتر و لذت بخشتر مینماید. و در گام بعدی فرمالیستها اصطلاح «هنجارگریزی» را مطرح ساختند و مدّعی شدند که «آشناییزدایی» در زبان شعر از طریق «هنجارگریزی»: یعنی عدول آگاهانه از زبان معیار و متعارف صورت میگیرد. پژوهش حاضر، سرودههای دو شاعر معاصر عربی و فارسی یعنی خلیل مطران و سپهری را از نظرگاه نقد صورتگرایانه از منظر آشناییزدایی و هنجارگریزی که براساس مکتب فرانسوی ویلمن است مورد بررسی و نقد قرار میدهد؛ و از آنرو که شاخصة اصلی شعر هر دو شاعر کاربستِ شگردهای یاد شده است، بررسی متن شعری این دو شاعر نشان از آن دارد که شعر سهراب؛ آب حیاتی در رگِ سنّتهاى تکرارى ادبیات بود و مبانى جدیدى براى علوم ادبى فارسی در پی داشت، امّا در مقایسه با سهراب، زبان شعری مطران، زبانی ورای زبان عادی و معمولی است، بلکه در کنار آشناییزدایی از زبان مأنوس، جانب رسانگی را نیز رعایت کرده است، یعنی خواننده بعد از تأمل، معنی مکتوم را کشف میکند. در این جستار نگارندگان با روش توصیفی تحلیلی به پردازش دادهها میپردازند.
شعر معاصر فارسی و عربی
آشنایی زدایی
هنجار گریزی
مطران
سپهری
2020
01
21
471
494
https://jor.ut.ac.ir/article_74856_0f5771fd34140bffa7cfce345324d69b.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
بررسی داستان کوتاه معصوم اول اثر هوشنگ گلشیری بر اساس مؤلفههای روایتشناسی ساختارگرای ژرار ژنت
پروانه
عادل زاده
مهدی
دریائی
کامران
پاشایی فخری
بررسی داستان معصوم اول، اثر هوشنگ گلشیری با روش تحقیق ساختاری، با استفاده از آرای روایی ژنت در مؤلفة زمان نشان داد نقل رخدادها در متن روایی تفاوت اندکی با سطح داستانی دارد. متن جز در سه رخ داد زمانپریشی چندانی ندارد و دارای نظم تقویمی است. برد زمانپریشی به سمت گذشتة نزدیک و در چند مورد به سمت گذشتة دور، دامنة زمانپریشی مشمول بر زمان اندکی است. متن برخوردار از شتاب مثبت است. بسامدها از نوع مفرد، مکرر و بازگو است. در مؤلفة وجه، نویسنده برای استفاده از فاصله، از گفتار مستقیم، گفتار غیرمستقیم، گفتار غیرمستقیم آزاد و سخن روایتشده بهره برده است. راوی از نقشهای ارتباطی، گواهیدهنده و ایدئولوژیک برخوردار است. کانونهای صفر، کانون درونی از انواع ثابت، متغیر و چندگانه و کانون خارجی مطابق طبقهبندی ژنت در روایت موجود است. در مؤلفة صدا، مؤلف، در روایت درونداستانی از نوع اول شخص، منِ ضمنی، منِ عینی و منِ قهرمان و همچنین دوم شخص و در روایت برونداستانی از دانای کل نمایشی بهره برده است.
زمان دستوری
وجه
صدا
ژرار ژنت
معصوم اول هوشنگ گلشیری
روایتشناسی ساختارگرا
2020
01
21
495
522
https://jor.ut.ac.ir/article_74857_a0d8da28915d6a20094b4ce3f8b3bf48.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
چالش قهرمان انزواطلب در مقابله با زندگی مدرن: تحلیل گفتمان و روایت در رمان نفرین زمین اثر جلال آل احمد و صورت-جلسه اثر لوکلزیو
فریده
علوی
سید احسان
حسینی
قهرمان انزواطلب در آثار رمانتیک جلوة درخشانی دارد. قهرمان رمانتیک با پشت کردن به دنیا و تماس با طبیعت به کاوش در درون خود میپردازد. این کنش لزوما در مواجهة با مدرنیته نبوده بلکه بیشتر بیانگر نوستالژی انسان دورافتاده از ریشهها و طبیعت را بازمینمایاند. در قرن بیستم و تحت تاثیر نویسندگانی چون پروست و جویس بار دیگر انزوا و دروننگری قهرمان رواج یافت که اینبار کاملا متفاوت با انزوای رمانتیک بود. در اینجا جستجوی هویت در دنیای مدرن به چالش اساسی قهرمان و نویسنده بدل میشود. در این مقاله برآنیم تا با بررسی شیوة روایت و گفتهپردازی دو رمان نفرین زمین جلال آل احمد و صورت-جلسه ژان ماری گوستاو لوکلزیو در پژوهشی تطبیقی، که بر نظریات دومینیک منگونو پیرامون گفتهپردازی و سبکشناسی استوار میباشد، نسبت انزوای قهرمان با جهان مدرن را روشن ساخته و نشان دهیم که چگونه انزوا توانسته به امکانی برای مقاومت در مقابل جهان مدرن و ارزشهای تحمیلی آن تبدیل شود. تطبیقی بودن پژوهش به ما امکان گستردن افقهای آن و فراهمکردن بستری برای درک اشکال مختلف مقاومت در برابر زندگی مدرن به عنوان یک سبک زندگی سلطهگر و همسانساز با توجه به تفاوتهای فرهنگی شرقی-غربی را فراهم میآورد.
انزوا
زندگی مدرن
مقاومت
گسست
پیوند
آل احمد
لوکلزیو
2020
01
21
523
542
https://jor.ut.ac.ir/article_74858_f0892fedf16972079eb682d99dc06fa5.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
بررسی و مقایسة ترجمه رباعیات خیام از فیتزجرالد با ترجمه پیتر ایوری و جان هیث))
محمود
کمالی
سید جمال الدین
مرتضوی
اعظم
پوینده پور
ترجمة ادبی و بهویژه ترجمة شعر از حساسیت و دشواری ویژهای برخوردار است تا آنجا که برخی آن را امکانناپذیر دانستهاند. در این میان شعر فارسی با برخورداری از ظرایف، صنایع ادبی و وزن و عروض ویژه خود، ترجمهپذیری خود را سختتر کرده است. رباعیات خیام نیز یکی از شاهکارهای ادبی است که سرشار از روح فرهنگ ایرانی است و به آسانی تن به ترجمه نمیدهد. با این وجود مترجمان زیادی از زبانهای مختلف، سعی کردهاند تا این اشعار را به زبان خود ترجمه کنند. از میان آنها، میتوان ترجمة انگلیسی ادوارد فیتزجرالد و پیتر ایوری و جان هیث استابس از رباعیات خیام را نام برد. ترجمة ادوارد فیتزجرالد آزاد و ترجمة ایوری و هیث تحتاللفظی است و حدود صد سال بعد از ترجمة فیتزجرالد صورت گرفته است. در این پژوهش به بررسی و مقایسة ترجمة فیتزجرالد با ترجمة ایوری و هیث میپردازیم تا نکات ضعف و قوت هر کدام نشان داده شود و این نکته معلوم شود که کدام ترجمه در انتقال مفاهیم مورد نظر خیام موفقتر بوده و کدام مترجم مفهوم رباعیات را بهتر فهمیده است. کدام ترجمه یک ترجمة تحتاللفظی است و مترجمان تا چه حد مفاهیم رباعیات را مطابق فرهنگ خود ترجمه کردهاند و به اصطلاح بومیسازی تا چه حد در ترجمة مترجمان تاثیر گذاشته است؟ گلایههای و اعتراضهای خیام تا چه حد در ترجمه منعکس گردیده و سرانجام اینکه کدام ترجمه را میتوان معادل رباعیات خیام در نظر گرفت، نه برداشتی آزاد از شعر او.
رباعیات خیام
ترجمه ادبی
فیتزجرالد
پیتر ایوری
جان هیث
2020
01
21
543
564
https://jor.ut.ac.ir/article_74859_8f3a5fb08d08f25a345091dbd63265d0.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
"سنگ آفتاب" اکتاویو پاز و تأثیر آن بر ذهن و زبان شاملو
مریم
محمودی
احمد
خادمی
سنگ آفتاب اکتاویو پاز، یکی از آثاری است که شاملو را در راه رسیدن به زبانی مستقل و تازه، وامدار خود میسازد. این وامداری گاهی چنان منفعلانه است که علاوه بر کاربرد آینهوار مفاهیم و واژگان و تصاویر، به توازی در ساختارهای نحوی نیز ختم میشود و گاهی چنان عمیق است که به آفرینش خبر عظیم میانجامد و موجب گریز شعرش از قراردادهای مألوف نظام بلاغی میگردد. تعمق مبانی مکتب اکتاویو پاز در پارهای از اشعار شاملو، مخاطبان را از رسیدن به نظام ثانوی ذهن و زبانش دور میکند. وی در تأثیرپذیری از پاز، به جای ایجاد فضایی سوررئالیستی، عمقی سوررئالیستی به اشعار خود میبخشد. گاهی تحت تأثیر پاز، ترکیبهای عاطفی و فکریای ارائه میکند که مبتنی بر منطقی حجمی – فضاییاند. شاملو نیز بهسان پاز، توجهی خاص به زمان و گریز از آن دارد و هر دو به دنبال فرازماناند اما واقعیت برتر حاکم بر فرازمانی شعر پاز والاتر است. البته عقلگرایی و عقلگریزی، شاملو و پاز را در تعارض با یکدیگر قرار میدهد. بیشترین تأثیر پاز بر شاملو در سه مجموعة ابراهیم در آتش، دشنه در دیس و ترانههای کوچک غربت وی به چشم میخورد و شعر در لحظه را میتوان نمونة موجز سنگ آفتاب برشمرد.
تأثیرپذیری
نظام بلاغی
سوررئالیسم
برجسته سازی
سنگ آفتاب
2020
01
21
654
582
https://jor.ut.ac.ir/article_74860_198cc95cd5a576ef02eae1ceba66fa1e.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
سفر قهرمانی کهنالگویی در ملکوت بهرام صادقی
سولماز
مظفری
نقد کهنالگویی از نظریههای مدرن نقد ادبی و مبتنی بر نقد روانشناختی است که براساس آرای یونگ بنا شده است. در این نوع نقد، ضمن مطالعه و بررسی کهنالگوهای یک اثر، چگونگی جذب آنها توسط ذهن خالق اثر نشان داده میشود. برپایة این مطالعات، سفر قهرمانی برای رسیدن به کمال فردیت با تکیه بر حضور کهنالگوها در زندگی هر فرد میسر است. هدف پژوهشگر، بررسی رمان ملکوت نوشتة بهرام صادقی از منظر نقد کهنالگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول. اس. پیرسون[1] و هیو. کی. مار[2] برپایة کهنالگوهای دوازدهگانه بیداری قهرمان درون است. پژوهشگر ضمن آشنایی اجمالی با این کهنالگوها، نشان میدهد شخصیتهای داستانی نیز با تجلّی این کهنالگوها میتوانند در فرایند تفرّد گام مینهند و سفر قهرمانی را پیش میگیرند. نتایج این مقالة تحلیلی و توصیفی نشان میدهد در رمان ملکوت شخصیتی ضدقهرمان سفر درونی را طی میکند و این اثر به دلیل رویکرد روانشناسی خود، برپایة نظریات کهنالگویی قابل تحلیل است. [1]- Carol.S.Pearson[2]- Heu.K.Mar
نقد کهن الگویی
کهن الگوها
سفر قهرمانی شخصیت
ملکوت
بهرام صادقی
2020
01
21
583
610
https://jor.ut.ac.ir/article_74861_f218e6780fa3a4950872f48c04346cf6.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
مطالعۀ تطبیقی جهان، خدا و مرگ در دو اثر «مثنوی معنوی» «مولانا» و «تأملات» «هوگو»
لیلا
میرمجربیان
صفورا
ترک لادانی
نوشتار حاضر پژوهشی است تحلیلی_تطبیقی دربارة اندیشهها و اعتقادات «مولانا جلالالدین محمد بلخی» بزرگ مرد شعر و ادب و عرفان اسلامی ایران زمین و «ویکتور هوگو» نمایندة شعر و شاعری رمانتیک قرن نوزدهم میلادی در فرانسه. نگارنده در این تحقیق میکوشد تا با تطبیق آراء و اندیشههای «مولانا» و «ویکتور هوگو» دربارة «خدا»، «جهان» و «مرگ» به نقاط تشابه و تفارق این دو جهانبینی بپردازد و به این نکته دست یابد که تغییر منطقة جغرافیایی و اجتماعی و نیز برهة تاریخی در آثار مطرح ادبیات جهان در حوزة ادبیات تطبیقی، سبب اختلال در حقیقت مانندی که این آثار در پی القای آن به مخاطب هستند، نمیشود. برای نیل به این مقصود از روش همزمانی یا موضوع محور و از میان انواع آن از روش مضمون شناسانه استفاده شده است. بدین منظور کتاب مجموعه اشعار «تأملات» «ویکتور هوگو» که به گونهای میتوان گفت معرف مکتب رمانتیسم به شمار میآید برای تحلیل و بررسی اندیشههای «هوگو» مبنا قرار میگیرد تا با آراء «مولانا» در «مثنوی معنوی» و «غزلیات شمس» تطبیق داده شود و بدین ترتیب دیدگاه الوهی هر دو اندیشمند بر اساس اشعارشان به اثبات رسد و به تبع آن به نزدیکی و قرین بودن وحدت اندیشة این دو جهانبینی منتج گردد.
کلیدواژهها : مولانا
ویکتور هوگو
تأملات هوگو
خدا
جهان
مرگ
2020
01
21
611
638
https://jor.ut.ac.ir/article_74862_4e11982153a67d16fd87a80b48d68733.pdf
پژوهش ادبیات معاصر جهان
2588-4131
2588-4131
1398
24
2
گاهنگاری آثار روایی صادق هدایت بر پایهی «تاریخ تحولات بشر»
سیامک
نادری
کاووس
حسنلی
علاقة صادق هدایت به درنگ در تاریخ و فرهنگ بشری در بسیاری از گفتهها و نوشتههای او بازتاب یافته است. از همین رو در بیشتر آثارش بهگونهای آشکار یا پنهان، میتوان سایهای از تاریخ زندگانی انسان را یافت. هدایت دستکم به دو دلیل به زمانبندی و توجه به ادوار تاریخی در داستانهایش گرایش دارد: نخست به دلیل میل شخصیاش به مطالعات باستانگرایانه، و دوم، تحت تأثیر شرایط زمانی که بازار رمانهای تاریخی را در ایران گرم کرده بود. در مقالة پیش رو نشانههای تاریخی در یک اثر بررسی نشده، بلکه برای نخستین بار، نشانههای یک مسیر ممتد از مراحل گوناگون حیات بشری در شانزده اثر هدایت بازشناسی شده است. بر پایة این واکاوی، «افسانة آفرینش»، «پدران آدم»، «نمک ترکی»، «تاریکخانه»، «بوف کور»، «آفرینگان»، «آتشپرست»، «تخت ابونصر»، «پروین دختر ساسانی»، «آخرین لبخند»، «مازیار»، «سایة مغول»، «توپمرواری»، «حاجی آقا»، «فردا» و «س. گ. ل. ل» بررسی شده که هر یک به بخشی از مراحل پیشگفته اشاره دارند؛ و در مجموع خط ممتدی را از ابتدای تاریخ بشر تا انتهای آن ترسیم میکنند. اگر چنین انگارهای پذیرفته شود، بر پایة آن میتوان از نظمی تسلسلیافته در آثار داستانی صادق هدایت سخن گفت که رویکردی تاریخمدار را دنبال میکند.
باستانگرایی
داستان
صادق هدایت
ادبیات داستانی
فرهنگشناسی
2020
01
21
639
656
https://jor.ut.ac.ir/article_74863_c368994427ee508c7c0db8f2cfe0adfc.pdf