یکی از وجوهی که در ادبیات معاصر نادیده گرفته شده است، توجه به پیوندهای ادبیات داستانی معاصر با جریانهای سیاسی روزگار است. نقد پسااستعماری به مثابه جزئی از نقد فرهنگی به بررسی تأثیر سلطه استعمار بر فرهنگ ملتهای مورد استعمار بعد از پایان دوره استعمار میپردازد و درگیر تأثیرات و کنش استعمار بر فرهنگها و جوامع است. این پژوهش بر آن است تا با رویکرد ادبیات تطبیقی امریکایی به مطالعه و تحلیل رمانهای «همسایهها» از احمد محمود و داستان «خاطرات تن» از احلام مستغانمی، از منظر نظریة نقد پسااستعماری بپردازد. مقالة حاضر بر آن است تا با تحلیل مولفههای پسااستعماری (تقابل شرق و غرب، فرودست، دیگری، آگاهی) و پاسخ به این سؤال که گفتمان پسااستعماری چه اهدافی را دنبال میکند؟ نشان دهد که مستغانمی و احمد محمود در این دو رمان با استفاده از تعبیرهای مستقیم و غیرمستقیم در صدد کشف و نقد تلاشهای استعمار نوین در جهت نابودی هویت و استقلال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ملل مشرقزمین، خصوصاً کشورهای اسلامی است.