ORIGINAL_ARTICLE
تحولات رمانهای کارآگاهی آمریکای لاتین و نقش زنان در آن
در طول دو دهة گذشته، سبک پلیسی رونق بیسابقهای در آمریکایلاتین تجربه کرده است، سبکی که در آن نویسندگان زن و مرد بسیاری دخالت داشتند، نویسندگانیکه در داستانهای پلیسیشان، به ویژه داستانهای کارآگاهی، به نقشآفرینی زناناهمیت چشمگیری دادند. این مقاله به بررسی یک رشته رمانهای پلیسی با هدف بررسیجامعتری از تکامل شخصیت زن در رمانهای پلیسی معاصر در آرژانتین، شیلی و مکزیک میپردازد.به همین منظور نشان میدهد چگونه کارآگاه زن شروع به تقلید و به طنز کشیدن شخصیت کارآگاهمرد میکند و چگونه با گذشت زمان به توسعة سبک خاص وجودی و احساسی خود و کسب یک شخصیتتعریف شده دست مییابد، شخصیتی که به او اجازه میدهد در بعضی موارد، واقعیاتاجتماعی سختی را که احاطهاش کردهاند، گزارش دهد.
https://jor.ut.ac.ir/article_50881_24bfbe56dcc44cad62ba328ef1e6f7d4.pdf
2012-06-21
5
23
10.22059/jor.2012.50881
آمریکای لاتین
رمان پلیسی
رمانهای جنایی
جنایت
رمان پلیسی کلاسیک
مأمور تحقیقات زن
آلیسیا
افخمی نصراله زاده
alicia.afkhami@ut.ac.ir
1
دانشکده مطالعات جهان، دکترای شرق شناسی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گذر فمینیستی از جزیرة سرگردانی و به سوی فانوس دریایی
بنابه دیدگاه گروههایفمینیستی،ارزشذاتی زنانومردان برابر است،امادربیشترجوامع،افرادبرایگروهمردانامتیازویژهایقائلاند.بر این اساس در دورة مدرن حرکتهای اجتماعی شکل گرفتهاند تاشعار برابری زنانومردان را محقق سازند.حضور زنان در روند این حرکتهایاجتماعی، در قالب عملکردها و رفتارهای مختلف حائز اهمیت است و بایسته است که درگسترههای مختلف مورد مطالعه و بررسی بیشتر قرار گیرد.فعالیتزنان رماننویس در جوامع مختلف جهان مدرن از تجلیات این حرکتهای اجتماعی بوده استو حضور مؤثر ویرجینیاوولف،رماننویسبریتانیایی،از این بابت غیرقابلانکاراست ونوشتهها وخطابههایسیمیندانشورنیز به عنوان شخصیتی تأثیرگذاربرایرماننویسانایرانی،نشانازتمایلاتفمینیستیاودارد.هدفاینمقالهبررسیتطبیقیرمانِبه سویفانوسدریایی نوشتة ویرجینیاوولف،وجزیرةسرگردانیوجلددومآنساربانسرگرداننوشتةسیمیندانشورازمنظرفمینیسماست.خاستگاه این مقاله، نظریههای فمینیستیای است که مهمتر از هر موردی،زن را موجودی مستقل از مرد و دارای ویژگیهای زیستشناسی، فرهنگی و ذهنی متفاوت ازمردان به حساب میآورند. در پی بررسی متن رمانها، با استفاده از نظریات منتقدان وتطبیق آنها، شباهتهایمتعددیدرمضامینوشخصیتهایاین رمانها دیده میشود. زنان، چهمدرنوچه سنتی،آرزوها،ترسهاودردهایمشترکیدارند ونظامپدرسالارراهبردهایهمسانیرابرایغلبهبرزنانبهکارمیگیرد.
https://jor.ut.ac.ir/article_50882_3b2528ad5ae7b4cba334ff9af6b6ffbf.pdf
2012-06-21
25
40
10.22059/jor.2012.50882
ویرجینیا وولف
سیمین دانشور
فمینیسم
پدرسالاری
زبان زنان
نگاه خیرة مردان
بهرام
بهین
bahram.behin@gmail.com
1
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان, دکترای زبان انگلیسی
LEAD_AUTHOR
معصومه
باقری
m-bagheri14@hotmail.com
2
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان, ;کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی- بینامتنی تأثیر گابریل گارسیا مارکز بر ادبیات داستانی فارسی با تأکید بر مقایسة دو اثر صدسال تنهایی و بالون مهتا
گابریلگارسیامارکزازچهرههایفرهنگی، سیاسیواجتماعیآمریکایلاتین،برندة جایزةادبینوبل ویکیازتأثیرگذارتریننویسندگانرماننودرجهانباکتابمعروفخود، صدسالتنهایی،بهشمارمیرود. بهنظر میآیدنویسندگانایراننیزازتأثیراین اثر مستثنینبودهبه گونهای که بازتاب صدایویرامیتواندر آثار آنها آشکارا شنید.در بررسی حاضر از رویکرد تطبیقی بر مبنای نظریة ترامتنی ژنتی (با تأکید بر بینامتنی و بیشمتنی به عنوان روشی برای تطبیق دو متن) برای شناخت تأثیر و بازتاب صدای صدسال تنهایی مارکز در کتاب بالون مهتا نوشتة جعفر مدرس صادقی بهرهمند خواهد شـد و ارتباطهای ترامتنی بین این دو اثر، با توجه به تفاوتها و شباهتهای موجود در میان شخصیتها و رخدادها مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
https://jor.ut.ac.ir/article_50883_6eb52369436f7a9526c3573bebc748a2.pdf
2012-06-21
41
56
10.22059/jor.2012.50883
مارکز
مدرس صادقی
صدسال تنهایی
بالون مهتا
بینامتنی
ترامتنی
ادبیات معاصر
مریم
حق روستا
mroosta@ut.ac.ir
1
دانشکده زبان ها و ادبیات خارجی-دکترای ادبیات آمریکای لاتین
LEAD_AUTHOR
رامین
وحیدزاده
r.vahidzadeh@ut.ac.ir
2
کارشناس ارشد مطالعات آمریکای لاتین، دانشکدة مطالعات جهان، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی لزوم برگردان دوباره دیوان حافظ به زبان آلمانی
شاید بتوان حافظ را شناختهترین سرایندة ایرانی در فرهنگ آلمانیدانست. با بودن برگردانهای گوناگون و بسیار از دیوان او به زبان آلمانی، از جملهترجمههای روکرت (کرینبورگ 1929)، پورگشتال، روزنتسوایگ، وللبن و دیگران، هنوزاین پرسش بجاست که آیا برگردان دوبارة آن بایسته است. تنگناهای آیینی و و واهمه ازفرمانروایی خونریز، هنرمند را در چنبرة خود گرفتار کرده بود و او را پروانة بالندگیدر موسیقی و هنرهای تجسمی یا نمایشی نمیداد، از این رو هنرمند هرچه را داشت درقالب کلام میریخت؛ اینهمه رازآلودگی در شعر حافظ از این روی است. شعر حافظهزارتویی را میماند که درآمدن از آن را «تعبیة هزار شعبده» میباید. آشنایی بازبان گرچه مهمترین پایه برای ترجمة هر متنی است، اما بسنده برای برپا کردن بنایترجمه نیست. جستار پیش رو در پی آن است که از سویی با سنجش برگردانهایی از دیواناو راهی برای ترجمة شعر حافظ بیابد، ترجمهای که هم عناصر شعری و زیباییشناختی رابه دیده بگیرد و هم گفتة شاعر را تا آنجا که شدنی است بیکموکاست فراروی خوانندةآلمانی بگذارد و از دیگرسو انگیزة دوم از پیشکشیدن این گفتار، نشان دادن لزومبرگردان دوبارة دیوان است.
https://jor.ut.ac.ir/article_50884_7c32a97ed291d4fe3ea1593f473a63da.pdf
2012-06-21
57
75
10.22059/jor.2012.50884
ترجمهپذیری
آرایههای ادبی
آرایههای بیانی
همارزی
حافظ
زیباییشناسی
حسین
سرکار حسن خان
hassankhan@ut.ac.ir
1
دانشکده زبانها و ادبیات خارجی، دانشجوی دکتری زبان آلمانی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گفتوگومداری و چندصدایی در رمان جزیرة سرگردانی اثر سیمین دانشور
میخاییل باختین در پارهای از انگارههاینظری خود در باب متن ادبی، «گفتوگومداری»را به مثابة «همکنشی متون»، مهمترین ویژگی متن دانست و «چند صدایی» گفتمان را بهعنوان مؤلفهای نوین در رمان مطرح کرد.از آن پس، بسیاری از اندیشمندان و نظریهپردازان مطالعات ادبی و فرهنگی، نظیر ژنتو کریستوا به گسترش و تقریر این مبحث پرداختند و صورتبندیهای مختلف و گاه پیچیدهایاز آن ارایه کردند. به هر روی، امروز میتوان بعد «بینامتنی» را فصل مشترک پایداریمیان تعابیر و تفاسیر متفاوت از گفتوگومداری باختین، بینامتنی کریستوا و ترامتنیژنت به حساب آورد و با تکیه بر این نظرات، تبیینی جامعنگر از مفاهیم «گفتوگومداری»و «چندصدایی» در یک متن ادبی ارایه داد. اگر در صدد کاربست نظریة گفتوگومداریباختینی در آثار ادبی معاصر ایران باشیم، آثار سیمین دانشور از معدود آفرینشهایادبیات داستانی معاصر ایران است که با پاسداشت گفتوگومداری و مصادیق و مدلولاتآن، نظیر مناسبات بینامتنی و اشارات و ارجاعات چشمگیر، خصلت چندصدایی دارند. از اینرو، ما در این نوشتار دو هدف کارکردی عمده را مطمح نظر قرار میدهیم. نخست؛ به ارایةتبیینی مبسوط و تا حد ممکن جامع از آنچه که خصلت گفتوگومدار و چند صدایی یک متنادبی نامیده میشود، میپردازیم و دوم؛ در پی پاسخ به این پرسش برمیآییم که با تکیهبر چه مصادیق و مؤلفههایی میتوان رمان جزیرة سرگردانی اثر سیمیندانشور را واجد خصلت چندصدایی و گفتوگومداری دانست؟
https://jor.ut.ac.ir/article_50885_c9c2fe25ff9643a829eb85bdcc6769d3.pdf
2012-06-21
77
91
10.22059/jor.2012.50885
بینامتنی
چندصدایی
گفتوگومداری
ژنت
باختین
جزیرة سرگردانی
سیمین دانشور
ابراهیم
سلیمی کوچی
ebsalimi@fgn.ui.ac.ir
1
دانشگاه اصفهان-دکتری تخصصی
LEAD_AUTHOR
فاطمه
سکوت جهرمی
fatemeh.sokut@yahoo.com
2
دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
«ادبیات مهاجرت» ایتالیا، بازتاب دنیای نوین زنان
«ادبیات مهاجرت» ایتالیا در واپسین دهة سدة گذشته از سوی طیفگوناگونی از نویسندگان مهاجر به این کشور که سودای برقراری ارتباط با جامعة میزبانو اثبات وجود خویش را در بطن آن در سر میپروراندند، پایهگذاری شد. این ادبیات باروایت از دنیاهای دور، ناهمسانیها و ناسازگاریهای ناشی از هجرت و دوپارگی وجودی کهمهاجران با آن دست به گریبانند، قوام یافته؛ و تا اکنون به معرفی هویتهای بازیافتهو بازساختة این کوچنشینان قلم به دست، همت گمارده است. در این جستار به بررسیچهار اثر از نویسندگان نامی زن مهاجر پرداخته شده است. ملاک گزینش این آثار، پرداختنبه پدیدة بارداری و مادر شدن بوده است. با تحلیل آثار منتخب، افزون بر بازنمایاندننشانههای اتوبیوگرافی موجود در آثار، با هدف تأکید بر نقش ابزاری ادبیات در بهتصویر کشیدن پدیدهها و تحولات اجتماعی و در نهایت پردهبرداری از تصویر نوینی کهقهرمانان زن از دنیای پیرامون و آینده در ذهن پروراندهاند، برخی عوامل مؤثر بر اینپدیدهها مورد کاوش قرار گرفته است. واکنش قهرمانان زن در شرایط نامطلوبی، همچونبارداری ناخواسته، تلاش خودآگاه یا ناخودآگاه آنان در جهت احقاق حقوق خویش و دستیابیبه جایگاهی درخور، از جمله این عوامل اند. همچنین در ادامه مشاهـده میشود، چگونهافکار زن محور نویسندگان این آثار، به ظهور اندیشههای مردستیزدر قهـرمانان زن میانجامد. زنانی که از قدرت مسئولیتپذیری وتدبیر بیشتری نسبت به مردان بهرهمندند و آگاه از سلطة مردانهای که قرنها بهآنان روا داشته شده در پی برانداختن سنت غیر انسانی برتری جویی مردان برآمده و برایاحراز نقشی محوری در عرصة وجودی خویش میکوشند.
https://jor.ut.ac.ir/article_50886_91fe1839cb055bccc1dcc3bbe0af0727.pdf
2012-06-21
93
110
10.22059/jor.2012.50886
ادبیات ایتالیا
مهاجرت
زنان نویسنده
اتوبیوگرافی
بارداری
مه زاد
شیخ الاسلامی
msheikholislami@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ساختار افق در اشعار ناظم حکمت: دغدغة مکانمندی
ناظم حکمت، شاعر ترک و یکی از کسانی بود که تحت تأثیر مارکسیسمقرار داشتند، او 12 سال از عمرش را در زندان و نزدیک به 20 سال را در تبعید بهسربرد. تجربهای که برداشت او را از مکان به شدت تغیر داد و بر ساختار افق آثارش نیزتأثیر گذاشت. ساختار افق، چنان که کولو تبیین میکند، به مفهوم پدیدارشناسانة «در جهان بودن» نظر دارد و در اثرادبی به دنبال تجربة زیستة نهاد یا سوژه است، نهاد به عنوان موجودی که همواره درمکانی قرار دارد و از آنجاست که دنیا را احضار میکند. این روش با این فرض آغاز بهکارمیکند که هر گفتهای بر اساس سه عنصر شکل یافتهاست: جهان، زبان و من. دربارةناظم حکمت و ساختار افق او، خواهیم دید چه طور گسست در دریافت زندانی از مکان درشعر او دیده میشود. این مقاله قصد دارد ردپای این گسست در ساختار افق را در بوطیقایزمان و مکان شعر حکمت بررسی کند. چگونه توصیفهای او از مکان، او را از دیگرشاعران همعصرش در ادبیاتی که به آن تعلق داشت، متمایز میکند؟ چگونه او این تمایلاتجهان وطنیاش را با دغدغة مکانمندیش آشتی میدهد؟ چگونه یک شاعر مادهگرا بامعنویت افق مواجه میشود؟ اینها سؤالاتی است که این مقاله از طریق تحلیل ساختارافق شعر حکمت سعی در پاسخ دادن به آنها دارد.
https://jor.ut.ac.ir/article_50887_67405120a027ae5f8c2af9434bd69831.pdf
2012-06-21
111
129
10.22059/jor.2012.50887
ساختار افق
مکانمندی
ناظم حکمت
میشل کولو
گسست
تبعید
علی
عباسی
ali_abasi2001@yahoo.com
1
هیات علمی داشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
منیره
اکبرپورانخیاطی
m_akbarpouran@sbu.ac.ir
2
شهید بشهتی، دانشکده ادبیات، دانشجو دکتری ادبیات فرانسه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل روانشناختی مرگ در اسکار و خانم رز
مرگ، یکی از رازناکترین و بزرگترین رویدادهای زندگی است. بنمایةبسیاری از آثار ادبی نویسندگان جهان بر مرگگریزی نهاده شده است. اما اریک امانوئلاشمیت (Eric-Emmanuel Schmitt) نویسنــدة معاصر فرانسوی، نه تنها با نفرت به مرگ نمینگرد، که با نگرشی واقعگرایانه، میکوشدتا با کاربست عناصر معنوی مرگ، را به عنوان پدیداری متعارف از جهان هستی معرفیکند. اسکار و خانم رز (Oscar et la dame rose) اثر برجستة داستانی او، روایت کودکبیماری است که در آستانة مرگ است، ولی نویسنده با تسلط بر روان کودکانة او ، دنیاییخیالانگیز برای او میآفریند. از اینروست کـه دیگر مرگ نه چهرهای کریه که رخساریوسوسهانگیز دارد. در این جستـار سعی میشود به تحلیل روانشناختی مرگ در این اثرداستانی پرداخته شود تا بتوان برای پرسش زیر پاسخ مناسبی یافت: در این اثر، چهعواملی در پذیرش مرگ به عنوان واقعیتی انکارناپذیر مؤثرند؟ همچنین، با بررسی رویکردهایروانی شخصیتهای داستان، نشان خواهیم داد که اشمیت با دستهبندی افراد به «مرگگریز»و «مرگپذیر»، این مفهوم را که در فراسوی نمودهای عینی جای دارد، به عنوان پدیداریملموس و قابل درک به مخاطب معرفی مینمایاند.
https://jor.ut.ac.ir/article_50888_5a62930024c15966398517a4b2cdfd9d.pdf
2012-06-21
131
144
10.22059/jor.2012.50888
روان
مذهب
مرگپذیری
اشمیت
اسکار و خانم رز
محبوبه
فهیم کلام
mahramin2004@yahoo.com
1
دکترای زبان و ادبیات فرانسه- دانشگاه آزاد اراک
LEAD_AUTHOR
محمدرضا
محسنی
raminemohseni@yahoo.com
2
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی اراک
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی میزان و علل گرایش به رمان عامهپسند (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه اصفهان)
رمانهای عامهپسند از پدیدههای پرمخاطب دهة اخیر در جریان ادبیمعاصر است که به فروش بالایی دست یافتهاند.مسئلة مورد بررسی در این مقاله، میزانو انگیزههای گرایش به این رمانها در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که درسه سطح ویژگیهای ظاهری، ادبی و محتوایی بررسی شد. بدین منظور، عواملی چونجنس، رشته، مقطع و پایگاه اجتماعی- اقتصادی برگزیده شدند تا ارتباط آنها با میزانعلاقه به رمان عامه پسند بررسی شود. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و با استفاده ازپرسشنامه محقق ساخت انجام گرفت. نمونة تحقیق از طریق نمونهگیریتصادفی 384 نفر برآورد شد که با حذف پرسشنامههایمخدوش، در نهایت 301 پرسشنامه واکاوی شد. دادههای به دست آمده با نرمافزار SPSS وروشهای آمار توصیفی و استنباطی تحلیل گردید. نتایج نشان میدهد میزانمطالعة رمان در جامعة آماری ضعیف است (بیش از 57 درصد هیچگاه رمان نمیخوانند و یابه ندرت میخوانند). میانگین گرایش به رمان عامهپسند 52/3 است که متوسط رو به بالامحسوب میشود. از بین فرضیههای تحقیق، ارتباط معنادار و معکوسی بین میزان گرایشبه رمان عامهپسند و پایگاه اجتماعی- اقتصادی بهدست آمد. دیگر فرضیة تحقیق، یعنیوجود ارتباط معنادار میان مقطع تحصیلی و گرایش به رمان عامهپسند نیز تأیید شد.اما ارتباط میان جنسیت مخاطبان و نیز رشتة تحصیلی با گرایش به رمان عامهپسند، دوفرضیة دیگر تحقیق بودند که مورد تأیید قرار نگرفتند.
https://jor.ut.ac.ir/article_50889_0d42863ded9ba53118c54d9023a20203.pdf
2012-06-21
145
165
10.22059/jor.2012.50889
رمان عامهپسند
مخاطب سنجی
فرهنگ عامه
دانشجو
مطالعه
دانشگاه اصفهان
مطالعات فرهنگی
مسعود
کیانپور
m.kianpour@itr.ui.ac.ir
1
استادیار جامعهشناسی دانشگاه اصفهان، ایران
LEAD_AUTHOR
زهره
نجفی
z.najafi@itr.ui.ac.ir
2
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، ایران
AUTHOR
مینا
کاظمی
mina_kzm@ymail.com
3
دانشگاه اصفهان دانشجوی ارشد ادبیات
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و تحلیل «ابر شلوارپوش» مایاکوفسکی به عنوان بارزترین نمونه شعر فوتوریستی روسیه
ولادیمیر مایاکوفسکی (1930-1893) از شاعران بنام قرن بیستم ومکتب فوتوریسم روسی است. در میان آثار وی، منظومة «ابر شلوارپوش» به عنوان یکی ازمهمترین آثار فوتوریستی و برنامة زندگی شاعر شناخته شده و مورد توجه و بررسیمنتقدان بزرگ ادبی قرار گرفتهاست. در این مقاله سعی شده تا با رویکرد تحلیلمحتوا، هر یک از چهار بخش منظومه «ابر شلوارپوش» و روند دگرگونی دیدگاه مایاکوفسکیبه هنگام نگارش منظومه بررسی و تحلیل شود. مواردی که مقالة حاضر به آنها خواهدپرداخت، به مسلخ کشیدن عشق مرسوم و شکستن کلیشههای موجود دربارة عشق در فصلنخست، بیان دوگانگی و تضاد شاعر با دنیای پیرامون در فصل دوم، برائت جستن ازساختارهای اجتماعی و مذهبی موجود و ارائة تصویر هنر ناب و آرمانی در فصل سوممنظومه و فراخواندن به انقلاب و تبیین ضرورت آن در فصل چهارم «ابر شلوارپوش» است.بخشهایی از منظومه که بیانگر هر یک از این دیدگاههایند، در متن مقاله ارائه شدهاست. هدف مقاله، تحلیل محتوای بخشهای مهم منظومه و تبیین و تفسیر این دیدگاههایشاعر، خاستگاه آنها و دلایل مطرح نمودن آنها در منظومة «ابر شلوارپوش» است.
https://jor.ut.ac.ir/article_50890_598a144f45e58001270664bf5cff1665.pdf
2012-06-21
167
177
10.22059/jor.2012.50890
مایاکوفسکی
ابرشلوارپوش
فوتوریسم
شعر انقلابی
شعر قرن 20 روسیه
زهرا
محمدی
zahra_mohammadi@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران، دانشکده زبانها و ادبیات خارجی، دکترای ادبیات روسی
LEAD_AUTHOR